چکیده:
گوناگونی فرهنگی روندی گریزناپذیر در جهان کنونی است که به واسطه جهانی شدن و فراگیر شدن ارتباطات شتابی دوچندان گرفته است. در این نوشتار به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که اگر در جهان امروز در هیچ جامعه ای و از جمله در ایران امکان تحقق یگانگی فرهنگی یا ایجاد نوعی فرهنگ یکدست و یکپارچه وجود ندارد، چگونه می توان سیاستی فرهنگی شالوده ریزی کرد که به وحدت ملی بینجامد؟ ضمن انتقاد از انواع گفتمان های یگانه باور که سودای شالوده ریزی جامعه و فرهنگی یگانه و یکدست در سر دارند، در دفاع از گوناگونی فرهنگی و چندگانگی هویتی استدلال می شود و با تکیه بر همان استدلال ها و با عنایت به شرایط خاص تاریخی و فرهنگی ایران، در پیش گرفتن سیاستی فرهنگی که توانایی جذب آحاد مختلف جامعه ایران را داشته باشد پیشنهاد می شود.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله تلاش میشود تا در دفاع از گوناگونی فرهنگی استدلال شود و این گزاره را پیش رو قرار دهیم که با توجه به گریزناپذیری چندگانگی 1 فرهنگی در عصر کنونی، برای حفظ وحدت ملی چارهای جز آن نیست که چندگانگی مذکور را بپذیریم و بر آن بنیاد فرهنگ ملی خود را تعریف و نهادهای سیاسی را سازماندهی کنیم.
بیکو پارخ، فیلسوف سیاسی معاصر هندی، همة جنبشهایی را که خواستار گوناگونی فرهنگی و شناسایی فرهنگ و هویت متفاوتشان هستند در یک ویژگی مشترک میداند: «مقاومت در برابر گرایشهای همگونساز 1 جامعة بزرگتر بر مبنای این باور که تنها یک راه درست، حقیقی یا بههنجار برای فهم و سازماندهی حوزههای زندگی وجود دارد» (2000: 1).
گودیکانست نیز بهبود روابط میان مردم را در جوامعی که در آنها چندگانگی فرهنگی وجود دارد تنها از این راه میسر میداند که به هویتی که دیگران برای خود قائل میشوند احترام گذاشته شود (1383: 76).
شواهد زیادی در جهان معاصر وجود دارد مبنی بر اینکه خردهفرهنگهای قومی، مذهبی، منطقهای معمولا زمانی گرایش به رویارویی با هویت و فرهنگ ملی پیدا میکنند که دولت مرکزی یا گروه اکثریت، هویتهای متفاوت آنان را نادیده میگیرد، تحقیر میکند یا مورد بیاعتنایی قرار میدهد و دست به همگونسازی (آسیمیلاسیون) میزند.
به عوض آنکه نظام مترقی برآمده از ارادة انقلابی ملت در مسیر تألیفی مطلوب از عناصر هویتی گوناگون ملت قرار گیرد و یک هویت ملی فراگیر ترویج شود که برای تمامی بخشهای جامعه و گروههای هویتی قابل قبول باشد، برخی گرایشها در سطوح تصمیمگیری و سیاستگذاری فرهنگی بر پدیدآمدن یک هویت تکواره که همزمان در تنش با هویتهای ایرانی، قومی، زبانی و مدرن بخشهای قابلتوجهی از جمعیت کشور است اصرار داشتهاند."