خلاصه ماشینی:
"حتی برای آزادشدن دستمزد وجود داشت!بنابراین معاملهخوبی بود که هر چیزی را تا حد ممکن برایکسانی که میتوانستند پرداخت کنند.
این سفریخطرناک و طولانی بود،تنها قویترین افراد وخوششانسترین آنها میتوانستند از جائیکهمعروف به قبرهای شناور بود جان سالم بدرببرند و چه وقت میرسیدند؟ لحظهای که در آنجا لنگر انداختیم در آن ساحل کشنده کشاورزانی که انتظار ما را میکشیدند شاید پنجاه نفر یا بیشتر ما را همچون شلنگهای آبیاری به حرکت واداشتند و از این دست به آن دست فروختند سپس برای شخم به ما یوغ زدند میشنوید بچهها برای شخم سرزمین وان دایمن» طلوع عصر جدید اشعار و نامههای مسافران غمگینهمچون ریسمان آنها را به موطن متصل کرد و&%04108TVEG041-G% مردم را به تدریج از شیوۀ حمل محکومینشرمگین ساخت.
او راهی به سوی نظامانسانی زندان بیش از آنچه در گذشته امکان آنتصور میشد پیش رو گذارده بود-راهی کهدر آن زندانیان محفوظ بوده و در شرایطیآراسته و مشغول به کار نگهداری میشدند.
این کار برای زندانیان معروف بود«به آسیاب کردن باد» زندانبانان عقبگرد میکنند در سال 1878 یعنی بیش از 200 سال پیش بود که خدمات زندان به شکل واقعینمایان شد.
آزادی مشروط از آنجائیکه فرستادن شخصی به زندان بهتنهایی تنبیه محسوب میشود،دانستن اینمطلب آسان نیست که اگر آنها در زندانمجددا قانونشکنی کنند چگونه تنبیه شوند ومشکل اینست که هرگونه تهدید به تنبیهبیشتر مانند انفرادی باعث ضرر به خودمیشود چرا که احساس بد و اضطراب را دراین نظام افزایش میدهد."