چکیده:
هدف از این مقاله تبیین رابطۀ جهتگیریهای سیاسی و جهادی نوین حماس با رویکردهای سیاسی و بینالمللی نوین اخوانالمسلمین مصر است. نویسنده از طریق پرداختن به جهانبینی و سیاست فلسطینی اخوانالمسلمین مصر و جایگاه مسئلۀ فلسطین در ادراک اخوانی، درصدد تبیین اثرگذاری این جهانبینی و سیاست برخاسته از آن بر مواضع و سیاستهای نوینی - از جمله آشتی ملی بر اساس شرطهای فتح، اعلامیۀ دوحه و نیز مواضع اعلامی درباره سوریه- است که حماس اتخاذ کرده است. این مقاله درصدد پاسخگویی به دو پرسش است: مواضع و سیاستهای اخوانالمسلمین مصر چه تأثیری بر جهتگیریهای جدید حماس میگذارد؟ و آیا این تغییرات ماهوی هستند و یا اینکه از ژرفای چندانی برخوردار نیستند یا به اصطلاح تاکتیکی هستند؟ پاسخ نویسنده آن است که اخوان به دو روش مستقیم (فعالکردن سازمان بینالمللی و اعطای راهکار) و غیرمستقیم (ارائۀ الگو) در دورۀ نوین بر حماس تأثیر میگذارد. در پاسخ به سوال دوم، نویسنده معتقد است که اخوان در یک معنا به سوی حداقلگرایی (در تعامل با اسراییل) و در معنای دیگر به سوی رویکردی حداکثری (تلاش برای قبضۀ قدرت) حرکت میکند و در معنایی دیگر در حال تبدیلشدن از یک جنبش به یک حزب است.نکتة آخر آنکه اگرچه رویکرد اعلامی حماس همچنان بر اصول تأسیسی این جنبش استوار است و اختلافهای
خلاصه ماشینی:
"جنبش حماس، که یکی از زیرمجموعههای اخوانالمسلمین به شمار میرود، در دورۀ نوین با اتخاذ ایستارها و سیاستهای بیسابقه، از جمله آشتی ملی و امضای اعلامیۀ دوحه از سوی خالد مشعل که تقریبا در چهارچوب طرح و خواستهای حکومت خودگردان صورت گرفت، انتقاد از نظام بشار اسد و رویگردانی از آن و نیز اعلام بازتأسیس اخوانالمسلمین فلسطین، تغییراتی در نگرش و رویکرد دیرین خود ایجاد کرده است که برخی این تغییرات را نوعی دگرگونی در ماهیت آن میدانند.
اگرچه باید توجه کرد که از منظر اولویتهای تأسیسی، حماس تفاوتی اساسی با جنبش مادر خویش دارد: هدف حماس آزادسازی و دفع اشغال با بهرهگیری از ابزار مقاومت مسلحانه است، حال آنکه هدف اخوان -حداقل از چهار دهه پیش تاکنون- دسترسی به قدرت با استفاده از ابزار مسالمتآمیز مشارکت در سیاست رسمی مصر و دیگر کشورهای اسلامی بوده است.
»(25) از جمله تحولاتی که برخاسته از اثرپذیری حماس از رویکردهای سیاسی و بینالمللی اخوان در دورۀ پس از خیزشهای مردمی در خاورمیانه است و میتوان به آنها اشاره کرد عبارت است از: - آشتی ملی: حماس و فتح که تاکنون میانجیگریهای متعدد و متنوعی را در این زمینه تجربه کرده و نتوانستهاند به توافقی نهایی برسند و بارها پس از رسیدن به توافق با بروز اختلافهای کوچک، به وضعیت پیشین بازگشتند، این بار تحت تأثیر تحولات منطقهای و تبعات داخلی آن بر سپهر سیاسی فلسطین، مصالحه را پذیرفتند.
ورود اخوانالمسلمین به سازوکارهای رسمی قدرت نیز در ابتدا به عنوان ر ویکردی تاکتیکی در استراتژی تغییرناپذیر اخوان برای تحقق اهداف این جنبش تلقی میشد اما، اخوان، به تدریج رویکردهای دیرین خویش -حداقل داخل مصر- را کنار گذاشت و گمان هم نمیرود «دستگاه ویژۀ» خود را دوباره تأسیس کند."