چکیده:
آنا آخماتووا، شاعر سده بیستم روسیه، در اشعار خود به جلوه های مختلف وطن و پایداری پرداخته است. وضعیت اجتماعی دوره حیات شاعر در روسیه از عوامل تاثیرگذار در آثار و زندگی اش بود که در اشعارش بازتاب ویژه ای داشته است. در اشعار آخماتووا، تاریخ روسیه در دوره حکومت استالین منعکس و طنین وطن از مضمون های خاص اشعار او شده است؛ به طوری که، بدون وطن، عشق، خانواده، و زندگی برای او معنا نداشت. سرنوشت غم انگیز او با سرنوشت تلخ کشورش در دوران «حکومت وحشت» استالین پیوند خورده بود. در آثار او، انعکاس زندگی پرمشقت و پر فراز و نشیب وی، به عنوان یک زن، آشکارا قابل مشاهده است. در این مقاله منظومه «رکوییم» (Requiem)، یکی از مشهورترین آثار شاعر، بررسی شده است. در این منظومه عناصر شعر حماسی و تغزلی با یک دیگر ادغام شده اند؛ درحالی که بازتاب سیمای زنانه شاعر نیز آشکارا دیده می شود؛ و حماسه با بار عاطفی ای که شاعر به پشتوانه روح زنانه خود به حوادث حماسی بخشیده است، به سبکی خاص و نو در ادبیات روسیه تبدیل شده است. حماسه در اشعار او با رنج و تنهایی، اما با مقاومت و امید، درهم آمیخته است.
s article is about different features of resistance and mother land in Anna Akhmatova’s poets; a contemporary Russian poetess، and there are some hints about effective elements in her works and life which have special reflexes in her poems. Russia’s history in Stalin’s government has been reflected in Anna’s poems، mother land had effective tone in them; and has been changed into one of special symbols، so that love، family and life was meaningless without it. Her tragic fate was connected to bitter fate of her country in ‘horror government’ ages، the effects of hard life is obvious in her works.
The article is about serving Anna’s some epic poems specially poems ‘Requiem’. In poems ‘Requiem’; epic poems were mixed with lyric ones. Poetess’s female mind is obvious in these poems، and epic changed into new and specific style by emotional female them. Epic was mixed with loneliness and sufferings but with resistance and hop.
خلاصه ماشینی:
پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال دوازدهم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩١ جلوه های پایداری در اشعار شاعران ، به تناسب جریان های مختلف و اندیشه های شاعر در هر دوره ، رنگی خاص به خود می گیرند، ولیکن تموج عاطفی به واسطۀ جنسیت شـاعر، در شعر آخماتووا، چشم گیرترین و متمایزترین نوع شعر پایداری را در ادبیات روسیه ایجاد نموده است .
پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال دوازدهم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩١ آخماتووا، در منظومۀ «رکوییم »، رسالت خود را، به عنوان شـاعر شـاهد حـوادث دوران «ترور بزرگ »، به کمال رسانده است .
اما پـس از سـال ١٩١٤، وطـن و جنـگ پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال دوازدهم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩١ مضمون کلی آثار او بود و سیمای روسیه یکی از مسائل اساسی و بنیادی این آثار شد.
» چنین می سراید: در من صدایی بود، تسلی بخش که مرا می گفت : به کنارم بیا پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال دوازدهم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩١ و رها کن سرزمین گنه کار و سوت و کورت را تغسیل خواهم کرد دستانت را ز خون و از قلبت برون خواهم کرد شرم سیه را و به نام تازه ای مستور خواهم کرد این درد و رنج وهم انگیز را.
پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال دوازدهم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩١ در اشعار آخماتووا، سرنوشت غم انگیز نسلی که انقلاب ، جنگ ، اعـدام ، و حـبس را در روسیه تجربه کرده بود تجلی یافته است .