چکیده:
علم فی نفسه لذت بخش و در ذات خویش مطلوب فطرت انسان است و امری دوست داشتنی
است. سر مطلب این است که ادراک اشیاء و احاطه بر اینها نوعی تملّک و تصرف آنها است از
آنجا که همه چیز را به وسیله عقل نمی توان درک کرد و آنچه عقل و فکر و کاوشهای علمی در
دسترس بشر قرار داده است قسمتی از.یافتههای بشری است بسیاری از یافتههای بشر تحت
تاثیر الهام و ندای درون و یا ضمیر وجدان است.
انسان علم از دو راه حاصل میگردد: یکی فراگیری از طریق بیرون و عالم حس دیگری جذبه
و کشش درونی و جهان فراحس که.این دوم به سبب ضفا.و پاکی نفس است.
علوم ظاهری از ملریق پیوند حواس و عقل انسان با جهان بیرون به دست می آید و علوم
باطنی از طریق ریاضت, عبادت و اسلوگ با حق به دست می آید.
تفاوت علوم ظاهری و علوم:باطنی همانگونه که.در حکمت بیان شده» این است که در علوم
بلاهری امکان لفزش و خطا و یا شک و فراموشی وجود دارد اما علم باطنی که عین عرفان الهی
یا حکمت الهی و معنوی است جنبه معرفت حقیقی و یقین دارد.
خلاصه ماشینی:
"4 آنچه معمولا ما از راههای تحصیل علم میشناسیم دو قسم است یکی حس و تجربه و آزمایشگاه و مشاهدات عینی در طبیعت دوم قیاس و استدلال:امدادهای عینی و الهامات و اشراقات که در دریافتهای علمی،به روی دانشمندان گشوده میشود خود از راههای دیگر علم و معرفت است هرچند5در یک نظر دقیق حکمی(فلسفی)در همین موارد تجربی و استدلالی نیز نوعی الهام و اشراق وجود دارد:شاید بسیاری از اکتشافات علمی بشر از نوع اشراقاتی بوده که ناگهان در دل و مغز دانشمندان بوجود آمده و درون آنان را روشن کرده است،ابن سینا در آثار خویش مانند اشارات دانشنامه علائی و شفا به قوه حدس و الهام در دریافت اکتشافات علمی اشاره دارد:و معتقد است که البته در انسانها با تفاوت این قوه وجود دارد:6 امروزه برخی از متفکران و دانشنمدان برجسته غرب نیز چنین قوهای را در انسان برای کشف مسائل و اصول علمی،پذیرفتهاند و شناخت و دریافت حقیقت را از طریق جان میدانند نه از راه مفاهیم ذهنی ابن سینا:آیۀ شریفۀ{/«یکاد زینها یضیئی و لو لم تمسه نار»/}6(سوره مبارکه نور/آیه 35) دلیل بر درستی راه سوم میداند.
علم دیگر،علمی است که بر اثر صفا و وارسته روح و تهذیب نفس و طهارت ذهن و فکر از ناحیه حضرت حق بر جان پاک میتابد،و نوعی الهامات و اشراق و انوار غیبی است که بر قلب انسان میتابد و جان او را روشنائی میبخشد برخی از اسرار و حکمتها و معارف در علوم انسانی در تاریخ علم بشر از همین نوع علم اشراقی و افاضی است امروزه این مطالب در میان برخی از متفکران غرب در پژوهشهای علمی به اثبات رسیده است که شناخت و دریافت و کشف معارف ثابت در علوم از نوع حکمت است و از طریق جان و انوار آن دریافت میشود نه از راه صورتها و مفاهیم ذهنی."