چکیده:
با توجه به اهمیت روزافزون رسانه در دنیای جدید از یک طرف و اهمیت زنان به عنوان بخش مهمی از مخاطبان رسانه از طرف دیگر، در این پژوهش تلاش شده است نحوه پیام رسانی و تاثیرگذاری مجلات غیرتخصصی و عمومی منتشر شده برای زنان در زمینه رشد مصرف گرایی، مورد بررسی قرارگیرد. از این رو، 11 مجله غیرتخصصی که مخاطب اصلی آنها، زنان می باشند به روش تحلیل محتوای کیفی بررسی شدند. سئوال اصلی این پژوهش چنین است: آیا در محتوای مجلات زنان مورد بررسی، روند «ناپدید شدن مبادله نمادین » را می توان دید؟ فرضیه این پژوهش با استفاده از چارچوب نظری بودریار طراحی شده و بر ابعاد «ناپدید شدن مبادله نمادین » که شامل حاد واقعی، توهم کارکرد، تسلط مبادله نشانه ای و تسلط مبادله اقتصادی است، متمرکز می باشد. یافته هانشان می دهد که روند « ناپدید شدن مبادله نمادین » در مجلات زنان مورد بررسی، بر اساس ابعاد یاد شده و مولفه ها و شاخص های تعیین شده به صورت غالب و فراگیر وجود دارد. همچنین با توجه به شاخص های موجود در این پژوهش، رشد مصرف گرایی در میان زنان، منجر به خردگریزی پیچیده ای گردیده که زمینه ساز بروز آسیب های جدی برای آنان شده است.
خلاصه ماشینی:
"مثلا در مجله"بانوی شرقی"که همتصویر کودک چشم آبی،4 هنرپیشه زن و هم جملاتی چون"5 سئوال زنان دربارهسلامت جنسی"و"چرا زنها میخواهند با مردان بلند قد ازوداج کنند؟"را توأمانبکار برده است؛به نسبت مجله"پیام زن"که از تصویر زن در روی جلد استفاده نکردهو در تیترها نیز جملاتی از این قرار آورده:آثار تربیتی روزه،نقد فیلم ورود آقایانممنوع،عزت نفس و مناعت طبع،خدایا یک تماس بیپاسخ داری؟و همچنین مجله"زن روز"که تصویر پیرزنی ساده و در حال نیایش و جملاتی چون:شبهای قدر،مهلتی برای عذرخواهی،مراقب انتقاد کردنت باش،را چاپ کردهاند؛بیشتر به مسئله"جنسیت"پرداخته است و بر اساس چارچوب نظری بودریار بسیار بیشتر مروجمصرفگرایی میباشد.
در فرآیند مصرفگرایی"فرد باید خود را شییء فرض کند،زیباترین اشیاء و ارزشمندترین ماده برای مبادله،تا این که بتواند در قالب بدن وجنسیت وانموده،خود را به عنوان یک فرآیند اقتصادی سودده نهادینه سازد"(بودریار،1389:210)به همین دلیل توجه به واکنشهای حساسیتی گسترده و متنوع-که دراثر مصرف لوازم آرایشی و عملهای جراحی زیبایی بوجود آمده-(جدول 5)در کنارنمایش تبلیغات مجلات برای ترغیب مخاطبان به مصرف لوازم آرایش و خدماتزیبایی(جدول 6)نشان میدهد که بیشتر مجلات به صورت طیفی با جهتگیری{o(1).
عملیاتی کردن شاخصهای استخراج شده از چارچوب نظری بودریار با توجه بهمفهوم"ناپدید شدن مبادله نمادین"در مجلات غیرتخصصی و عمومی زنان نشان دادکه این مجلات عمدتا مروج"مصرفگرایی"و زندگی پرهزینه و اسرافگونه هستندکه از طریق نمایش و بزرگنمایی تصاویر هنرپیشهها و چاپ گفتگوهای انجام شده با آنان به عنوان گروه مرجع عمل میکنند."