چکیده:
امروز زنان بسیاری در مشاغل تخصصی مشغول به کارند. دسترسی به تحصیلات دانشگاهی و شغل ضمن فراهم آوردن فرصت فعالیت های تخصصی، می تواند موجب تاخیر در زمان ازدواج و ایفای نقش های سنتی زنان به مثابه مادر و همسر شود. این واقعیت دختران را در وضعیت هویتی ویژه ای قرار می دهد. سوال اینجاست دختر ایرانی شاغل و تحصیل کرده هویت خود را چگونه تعریف می کند؟ در این پژوهش سعی شده است تاثیرات عوامل ساختاری از جمله سه عامل تحصیلات عالی، اشتغال و ازدواج ( عدم ازدواج یا به تاخیر افتادن سن ازدواج دختران ) بر هویت اجتماعی زنان مورد مطالعه قرار گیرد. چارچوب نظری این تحقیق برگرفته از آرای ریچاردجنکینز و آنتونی گیدنز، و تا حدودی نظریه نمایشی گافمن، است. برای پاسخ به پرسش آغازین از روش ترکیبی استفاده شد. با توجه به یافته های این پژوهش دختر تحصیل کرده بالاتر از 35 سال در عرصه عمل میان زندگی خصوصی و زندگی عمومی شکافی از تنش و تناقض می بیند. کسب استقلال و حفظ آن، انگیزه و هدفی بسیار مهم در کنش های اجتماعی آنان در داخل و خارج از خانه است. اما بیشتر آنان نتوانسته اند بین هویت حرفه ای و هویت جنسیتی خود یکی را برگزینند بلکه با وجود تضادهای موجود بین این دو هویت، آنان کماکان در تلاشند تا هر دو را در زندگی خود به طور هم زمان به دست آورند.
خلاصه ماشینی:
"سوال اینجاست دختر ایرانی شاغل و تحصیلکرده هویت خود راچگونه تعریف میکند؟در این پژوهش سعی شده است تاثیرات عواملساختاری از جمله سه عامل تحصیلات عالی،اشتغال و ازدواج(عدم ازدواج یابه تاخیر افتادن سن ازدواج دختران)بر هویت اجتماعی زنان مورد مطالعه قرارگیرد.
آیا ممکن است این دشواری ایجاد تعادل بین نقشهای جنسیتی و حرفهای زنان مجرد را به چالش بکشد؟به عبارت دیرگ،پرسش این است که دختر ایرانی شاغل و تحصیلکرده هویت خود را چگونه تعریف میکند؟ هویت در زمینه جهانی شدن برای شناخت پدیده زن مرد،لازم است که آن را ذیل پدیده جهانی شدن ببینیم.
o} دختر خانه،خانم خانه،استقلال و تحقق خود برای بازشناسی هر چه بهتر چالش هویتی در نزد زنان تحصیل کرده مجرد و شاغل،لازم است با برخی مفاهیم که از مصاحبهها به دست آمده و در پرسشنامهها نیز تاییدشده،بیشتر آشنا شویم.
" ممکن است هویتی که دختران شاغل و تحصیل کرده،در درون خود احساسمینند با هویتی که خانواده به عنوان دختر خانه برای آنها قائل است تفاوت داشتهباشد،اما قدرت و استقلال مالی دختران را به سمتی میبرد که پدر و مادر نیز بخصوصبا توجه به کهولت سن،قدرت دختر را بیشتر باور کرده و به باورهای درونی دخترنزدیک میشوند.
"این بدان معنی است که در هویتهای حرفهای ضعیف یا قوی کماکان دختران مایل بهحفظ و توجه به هویت جنسیتی خود هستند.
بدین ترتیب با وجود آنکههویت حرفهای امکان استقلال و یا در دست گرفتن موقعیت فرادست را در داخلخانواده برای آنان فراهم میکند،اما فشار اجتماعی موجب میشود تا این دخترانکماکان به مثابه دختر خانه،در خانواده پدری باقی بمانند."