چکیده:
ایران از دایرة المعارف دیدرو، اولین مجموعه عظیم دانش انسانی، آینه افکار فلسفی قرن هجدهم و راهنمای فرهنگ فرهیختگان انقلابی فرانسه، بهره می برد. باید تاریخ حضور ایران را در آثار فرانسوی از قرن هفده در نظر گرفت. زمانی که خاطرات سفر سیاحان به چاپ رسید. این سیاحان بیشتر از کشیشان مبلغ یا بازرگانان پروتستان بودند که مجذوب ثروت مادی و معنوی شرق شدند. در طول قرن هجدهم روشنگران از مطالب این نوع ادبیات برای بومی شناسی کشورها به خصوص شرق جهت پیام های طبقاتی خود استفاده کردند. نویسندگان دایرةالمعارف، بیشترین استفاده را از آثار منتسکیو و ولتر نمودند؛ که آنها نیز به نوبه خود از سیاحت نامه ها تاثیر بسیار پذیرفته بودند. روشی که این مقاله در پیش می گیرد تطبیقی - توصیفی و در دو قسمت ارائه خواهد شد. ابتدا مقالات مختلف در مورد فرهنگ و تمدن ایران جدید و قدیم که نمایه سطح شناخت ایران خواهد بود و در قسمت دوم به نقد نویسندگان دایرة المعارف می پردازد و منجر به تشخیص نقص شناخت ملموس به جای دقت در صحت؛ که کانون پرورش آن بیشتر فرهنگ غربی و کمتر وفاداری به واقعیات بومی بوده است. تصویر نهادینه شده ای که انعکاسش در فرهنگ جاافتاده و نتوانست با وجود سرعت شناخت در دوران جدید کاملا پاک شود.
خلاصه ماشینی:
"در مقاله"قدرت" )?etirotuA( دیدرو سعی دارد رژیمی را نشان دهد که در آن پادشاه استبدادش را توقف دهد و به رژیمی تبدیل شود که ارادهاش برمبنای خواستههای مردم باشد نه مانند اواخر سلطنت صفویه که به محض زوال قدرت،قدرتی قویتر از او مانند نادر جایگزین شد(مقاله ایران جلد 12)دیدرو هم مانند دیگر همکارانش از ورای استبداد شرق با کمک مشاهدات سیاحان و متأثرین آنان،همچنان شرق را به عنوان اهرمی اساسی مثال استبداد قرار دادند،تا از این طریق نظریات مترقیانه خود را برپایه پادشاهی پارلمانی )treboR 21,trebuH( حتی در دایرة المعارف وسعت دهند،در همین راستا نیز مسایل مذهبی شرق را در زیر ذرهبین قرار میدهند.
نقد شناخت ایران در دایرۀ المعارف قرن هجدهم نویسندگان دایرة المعارف بیشتر اطلاعات را درباره ایران برای اعتقادات و به منظور پیام شخصی جمعآوری کردند و این اطلاعات چون از مرحله اول به دست سیاحان قرن شانزده و به خصوص هفدهم به آنان رسیده بود در ابتدا ناقص بود،به دلایل متعدد از جمله کمبود وقت،مقام و مناسب سیاحان که در درجه اول کشیش و مبلغ مذهبی بعد تاجر و یا فرستادگان سیاسی بودند و هریک از زاویه خواستههای خود و محل اقامت خود،ایران و شهرهایش را به تصویر کشیدند.
گرچه خوشبختانه فعالیتهای ادیبان قرن 19 و تحقیقات شرقشناس مشهور هانری کربن برای شناخت فلسفی عمیقتر در اواسط قرن بیستم راهی جدا پیموده است ,0691 noitc?errus?er ed sproc te etsel?ec erreT siraP( اما بحث بومیشناسی حتی امروز،آن هم به صورت مجموعهای اجتماعی چون دایرة المعارف دیدرو درباره ایران ضعیف ارزیابی میشود."