چکیده:
پوزیتیویسم منطقی یکی از مکاتب فکری تاثیرگذار در اندیشه های مغرب زمین در قرن بیستم بوده است و عقیده بر این است که ریشه در تجربه گرایی سنتی دارد، اما در سال های اخیر درباره آرای پوزیتیویست ها آثاری منتشر شده که حاکی از این واقعیت است که پوزیتیویسم منطقی با تجربه گرایی سنتی بسی متفاوت است. تحقیق حاضر به معرفی و بررسی یکی از تفاسیر جدید درباره پوزیتیویسم منطقی می پردازد. کتاب بازنگری در پوزیتیویسم منطقی اثر مایکل فریدمن، اثری است که نویسنده در آن به معرفی و ارائه تفسیر جدیدی از پوزیتیویسم منطقی می پردازد. پوزیتیویسم منطقی طبق نظر فریدمن، به جای قبول قرائتی تجربی از علم، ضرورت اصول پیشینی غیر تجربی را می پذیرد و آن ها را «اصول نسبی شده پیشینی» می نامد. او معتقد است برخی از پوزیتیویست های منطقی شیوه خاص خود را برای بیان اصول و مبانی خود داشته اند که بسی متفاوت با تجربه گرایی سنتی بوده است.
خلاصه ماشینی:
داده های حسی بی واسطه ، لحظه ای ، گذرا و فرار هسـتند و برخـورد مستقیم با آن ها معرفت به دست نمی دهد؛ بلکه این داده ها باید درون یک دستگاه درهم تنیده از احکام معنی پیدا کند؛ بنابراین از نظر شلیک ، برخلاف راسل ، معرفت ناشـی از شـناخت مستقیم یک تناقض نامحتمل است (١٩ :١٩٩٩ ,Friedman)؛ از طرف دیگر علم بـا هویـات مشاهده ناپذیر سروکار دارد، تا جایی که شلیک آن ها را هویات متعالی یـا اشـیای فـی نفسـه می نامد؛ شلیک با پوزیتیویسم ماخ و پدیده گرایی برنامة جهان خارج راسل ، سخت مخـالف است (١٢-١١ :١٩٨٨ ,Lewis).
غربشناسی بنیادی، سال دوم ، شمارة دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٠ ایجاد چنین سازگاری ای دشوار است ، اما پاسخ خود شلیک این اسـت کـه چهـارچوب خالی نظام فرضی قیاسی باید با محتوا پر (توضیح داده ) شود تا معرفتی علمی باشـد، و ایـن کار فقط توسط مشاهده (یعنی تجربه ) انجام می شود، اما هر مشاهده گـری آن را بـا محتـوای خود پر می کند.
نقطـه نظـر و روش فلسـفه غربشناسی بنیادی، سال دوم ، شمارة دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٠ اکنون عبارت است از تحلیل منطقی زبان علم ، اما فریدمن اشاره می کند که به کاربـردن ایـن راه حل ممکن نیست ، زیرا نتیجة قضیة ناتمامیت گودل این است که برای هر زبانی ، شـامل زبان حساب کلاسیک ، تمایز بین قواعد منطقی یا جملات تحلیلی و فیزیکـی یـا جمـلات ترکیبی را فقط در فرازبانی که غنی تر از حساب کلاسیک است می توان بیان کـرد.