خلاصه ماشینی:
"رام و آرام،آسوده خاطر و بی تشویش از کنار تخریبو غارت این همه شیء،اثر،اموال،آرماگاهها وامامزادهها،خانه و خانقاهها گذشتن چه معنایی دارد؟!آیا تصور میکنید یک یا دو سده پیشتر کسی به آسانیجرأت و جسارت آن را به خود میداد که برای یافتنگنج و عتیقه و دفنیهها حریم و ضریح و قبر زادۀامامی را این گونه غارت و ویران کند که امروز!اینکه درسنت و نگاه باختر زمینی دیگر تاریخ ابزار شناختیبیش نیست،اینکه در اندیشۀ معاصر غربی تجربه امرقدسی معنای خود را از کف داده است،اینکه باخترزمنیی معرف تاریخ و میراثی به بشر معاصر میباشد کهتهی از هر نوع قداستی است،اینکه جهان پرشتاب درقلمروی تاریخی وارد میشود که دیگر حریمی برایباطنیترین تجربیات معنوی و انس با صور ازلی و تجربۀامر قدسی به جا نمانده است،واقعیتی است اسفبار وتردید ناپذیر.
یکی میفروشد و دیگری میشناسد!مگر نه این است که همین آثار و اشیایی که به وسیلۀعناصر بیهویت و فاقد شعور فرهنگی و عقیده و دانشو بینش تاریخی نبش و قاچاق شده و از مرزهای ناموسو سنت و میراث میهن ما خارج میشوند،دیگری باذهن و اندیشه و قلم غرض آلودهاش تاریخ و فرهنگ وتمدن و هنر و صنعت و معیشت و اقتصاد و اعتقاد ما رامینگارد و به ما باز میسپارد،و ما نیز اکنون با استناد وتکیه بر ذوق و ضمیر و نسبت و نگاه و تفکر دیگری خودرا میشناسیم."