چکیده:
شعر و ادبیات هر قوم آیینه افکار، باورها، و گرایش های آن است. نماد تفکر، اعتقادات، و فرهنگ مکتبی شیعه نیز در آیینه ادبیات آیینی شاعران ولایی شیعی متجلی است. از آن جا که غدیر نماد تشیع است، چندان هم گزافه نیست اگر شعر غدیر را با شعر شیعی هم خانواده و هم سو به شمار آوریم. چرا که شعر شیعی نشئت گرفته از باورهای ناب معتقدان به ولایت علوی است و آب راهه زلال و پایان ناپذیر آن غدیر خم است. در میان وقایع اسلام، تنها واقعه غدیر است که از همان لحظات وقوع، قطعه شعری به مثابه سند دائمی ضمیمه آن است. شعر باوزن و قافیه آن مدرک ماندگاری در پرونده غدیر است که سینه به سینه حفظ شده و با توجه به اهمیت ادبی آن در کتاب ها ثبت شده است. ادبیات عرب نیز، که بعد از اسلام، راهی دراز پیموده و پانزده قرن فراز و نشیب ها را پشت سر گذاشته است، خطوط روشنی را در خلال مضامین شعری خود نشان می دهد. یکی از این خطوط روشن، توجه به واقعه غدیر است که در شعر اکثر شاعران عرب متجلی است. سید حمیری یکی از شعرای بزرگ اهل بیت است که درباره غدیر اشعار بسیاری دارد. وی با بهره گیری از ذوق و قریحه ناب خود، چکامه های زیبا و ماندگاری در توصیف مقام شامخ و فضایل اخلاقی امام علی (ع) و به ویژه واقعه غدیر خم از خود به یادگار گذاشته است. این شاعر مشهور شیعی با بیت بیت اشعار خود، حقانیت علی و خاندانش را یادآوری کرده و منکران آفتاب آسمان ولایت را به زانو در آورده است. مقاله حاضر بر آن است تا این رویداد عظیم تاریخی (غدیر خم) را در خلال اشعار سید حمیری به تصویر کشد
خلاصه ماشینی:
٣. واقعة غدیر در آیینة اشعار سیدحمیری «غدیر خم » و «ولایت علوی » سرچشمة جوشش شـعر شـیعی و پدیـدآمـدن غدیریـه هـای ماندگار است ، اما در نگاهی وسیع تر، آن چه به مقوله هایی هم چون : اهل بیت ، ولایـت ائمـه ، محبت ذوی القربی ، امامت علی ابن ابی طالب ، فضایل و مناقب خاندان عصـمت و مـدایح و مراثی عترت پیامبر مرتبط باشد، به نوعی شعر شیعی محسوب می شود و ایـن درون مایـه هـا به گستردگی در ادبیات شیعه مطرح است .
ابیات زیر نیز برگرفته از همین حدیث شریف است : علـــی أحـــب النـــاس إلا محمـــداً إلــی ّفــدعنی مــن ملامــک أوّ لــم علــی وصــی المصــطفی و ابــن عمــه وأول مــن صــلّ ی و وحّــد فــاعلم و کــان کهــارون بــن عمــران عنــده من المصـطفی موسـی النجیـب المکلّـم و أوجــــب یومــــاًبالغــــدیر ولاءه علــی کــل بــرّ مــن فصــیح و أعجــم لـــدی دوح خـــم آخـــذاًبیمینـــه ینــادی مبینــاً باســمه لــم یجمجــم أمــا و الــذی یهــوی إلــی رکــن بیتــه بشــعث النواصــی کــل وجنــاء عــیهم یــوافین بالرکبــان مــن کــل بلــدة لقـد ضـل یـوم الـدوح مـن لـم یسـلّ م و أوصــی إلیــه یــوم وّلــی بــأمره و میراث علم من عـری الـدین محکـم (حمیری ، بی تا: ١٦٨) حافظ مرزبانی در اخبار السید گفته است : سیدحمیری نسخه ای از این قصیده را برای عبدالله اباض ، رهبر اباضیه ، فرستاد؛ زیرا به وی پژوهش نامة علوی، سال دوم ، شمارة دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٠ خبر داده بودند که عبدالله امام علی (ع ) را نکوهش و سید را به جهت زمینـه سـازی قـتلش به دست منصور تهدید کرده است .