چکیده:
پست مدرنیسم ، رویکرد مسلط بر نظریه پردازی در عصرجهانی شدن است .براین اساس ، مفاهیم اجتماعی و سیاسی متفاوت از گذشته رقم زده می شوند.توسعه سیاسی نیزازاین رویکرد تاثیر گرفته واز نگرشی نوین برخوردار شد که ازپیشرفت دانش ، فناوری های تولیدو گسترش ارتباطات و مبادله اطلاعات در سـطوح و ابعاد مختلف منشا گرفته است .در نتیجه ،معیارهایآن متحول شد، تحولی که در تعریـف ، توصـیف و تبیـین توسعه در عصر حاضر مشهوداست .روابط قدرت نیز در این چهارچوب به گونه ای دیگر شکل گرفته انـد و دولت ، جامعه مدنی و شهروندی ازاین برانگیختگی بیبهره نمانده اند. سطوح و ابعاد توسـعه هـم دسـتخوش تداخل و تلفیق شده است ؛در مقطعی الگوهای انتزاعی و جزمی، در برهه ای الگوهای عینی و تجربی وگـاهی همراهی، تعامل و نیز تضاد مشاهده می شود. به نظر می رسد که رویکردهای متعلق به عصر نوگرایی از توان کافی برای تجزیه و تحلیل توسعه سیاسی برخوردار نباشند. پرهیز از تقلیل گرایی، مخالفت با جزمیت گرایی و مطلق گرایی،نفی عقل گرایی و علم گرایی افراطی، دفاع از نسبیگرایـی وارزش هـای سـنتی و همراهـی بـا نوگرایی در راستای شناخت تعامل دولت ، جامعه مدنی و شهروندی و رسیدن به الگویی مناسب برای توسعه در قرن بیست و یکم در خور توجه است .
Post-Modernism is a predominant approach in theory making while globalizing process. Accordingly، social and political concepts are figured so different from the past epochs. Political development is affected by this approach and is entitled a new attitude which originates from progressing of sciences، production technologies، telecommunications and information exchanging in all sides and levels. As a result، the change in criteria of development، has led in changing of definition، description and explanation، regarding post modern theories. Power relation، including state، civil society and citizenship، encounters this paradigmatic shift. Sometimes we observe dogmatic and abstract beliefs، sometimes identical and empirical views، and also accompaniment، interaction and contraction among them. Probably، modern attitude can’t analyze the recent problems of political development. Reductionism، dogmatism، absolutism، severe rationalism and scientism are avoided. Relativism and referring to the values and identity of traditional era by considering the norms of Enlightenment Age is obviously important، while recognizing relations between state، civil society and citizenship in attaining an applied pattern for political development in 21st century.
خلاصه ماشینی:
در نظریه های پست مدرن ، دولت وظیفـه اقتـصادی نیـز یافته است ؛ این وظیفه دارای اشکال حمایتی ، تولیدی و استحـصالی اسـت (٩-١ :١٩٩١ ,Meier).
شکست انحصار حکومت ها و دولت هـا، بـه عنـوان ویژگـی اصلی نظریه های پست مدرن ، متأثراز پدیده ی جهانی شدن است .
(20 جهانی شدن با عطف توجه به عوامل خارجی ، بستری را فراهم آورده که مفاهیم اجتمـاعی و سیاسی متفاوت از گذشته موجودیت می یابنـد و نهادهـای حکـومتی و اجتمـاعیدر شـبکه ارتباطی تنگاتنگ با سازمان های فراملی و بین المللی قرار می گیرند و در این تقابـل کـنش هـا و واکنش هایی متفاوت بروز مـی کنـد (٧٩ :١٩٩٨ ,Dicken).
دردنیایی که هم حاکمیت مردم و هم حاکمیت ملت ـ دولت با آغاز فرایند مدیریت جدیـد حکومتی در راستای دور شدن از حاکمیت ملت ـ دولت دچار چـالش شـده اسـت و نیروهـای جهانی زندگی شهروندان را با اعمال فشارها و محدودیت هـایی بـر نهادهـای جامعـه بـه نحـو دموکراتیک و بدون اجازه دادن به شهروندان که بر آن نهادها اعمال کنترل کند، تحت تأثیر قرار میدهند؛ تحول در مفهوم شهروندی امـری طبیعـی و تـداخل دو مفهـوم حقـوق شـهروندی و حقوق انسانی امری بسیار بدیهی است .
علاوه بـر اینها، مفاهیم قدرت ، مشروعیت ، حاکمیت ، دولت ، شهروندی و توسعه نیز از قالب های سنتی و مدرن خارج شده روش ها تا حدودی مورد تردید قرار گرفته است .
در این میان ، نگاه به توسعه نیز دستخوش تغییر و چالش شده اسـت ، چـرا کـه ایـن شـکل بنـدی جدید، تابع تحول در علوم اجتماعی و نظریه های اجتماعی است .