چکیده:
دست یابی به نگرشی کلی در حوزه ی تاریخ فرهنگ، مستلزم شناخت اوضاع تاریخی و اجتماعی اقلیت های جوامع است. زردشتیان به مثابه ی بقایای پیروان آیینی باستانی، علی رغم تحولات تاریخی، هنوز در ایران و هند و دیگر کشورها زیست می کنند. آنان را در ایران «زردشتی» و در هند «پارسی» می نامند. این دو اقلیت دارای ریشه های فرهنگی مشترکی با یکدیگرند. شناخت اوضاع فرهنگی و اجتماعی آنان در گذشته و حال، مستلزم تتبعات تاریخی است. در این میان، توجه به آرای سیاحان و ماموران اعزامی به ایران جایگاهی خاص دارد. در دوره ی قاجار، به ویژه در زمان ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه، بسیاری از این سیاحان و ماموران، ضمن گفت و گو درباره ی مسائل فرهنگی و اجتماعی ایران، بسته به رویکردهای مختلف خود، به بیان نظر راجع به زردشتیان پرداختند. در این نوشتار به آراء و رویکردهای سفرنامه نویسان خارجی عصر ناصری و مظفری در خصوص زردشتیان پرداخته می شود. همچنین، علل این رویکردهای غالبا مثبت مورد بررسی قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
"-تاریخ زردشتیان پس از ساسانیان و تاریخ زردشتیان،فرزانگان زردشتی؛هر دو از رشید شهمردان؛که در کتاب نخست بیشتر به تاریخ زردشتیان در ایران پرداخته است و دومی تذکرهایاست از فرزانگان زردشتی که راجع به فعالیتهای پارسیان هند برای ارتقای سطح زندگیزردشتیان در دورهی مزبور مطالبی دربر دارد.
او به برخی تبعیضهای اجتماعی اشارهمیکند و تعداد زردشتیان یزد و حومهی آن را 8000 نفر مینویسد و میگوید این جمعیتبنابر آیین قدیمی زردشت عمل میکنند و هم مذهبان هندوستانیشان نیز در تأسیس مدارسیاریشان میدهند،{o3o}که احتمالا منظور دیولافوآ،ارسال مانکجی لیمجی هاتریا به نمایندگیپارسیان هند به ایران و اقدامات او در تأسیس مدارس زردشتی در دورهی ناصر الدین شاه بودهاست.
اما به علت وقایع ناگواری که در طول زمان،از دورهی صفوی تا زمان براون برای زردشتیان رخ داد،در این دوره چنین میپنداشتند که درگذشته نیز زردشتیان ایران صرفا به منظور جلوگیری از نابودی کتابهای مذهبی،آنها را بههند میفرستادند.
از سوی دیگر،زردشتیان در یزد در این دوره چندان هم بیحامی نبودند چرا که همانگونه که پیشتر اشارهشد،بنا به قول ادوارد براون،انگلیسیها به منظور حمایت از زردشتیان نمایندهای سیاسی ازسوی خود در یزد قرار داده بودند تا در مواقع لزوم از آنها حمایت کند و خود کرزن نیز درابتدای نقل قولی که از او در اینجا آوردیم،به توجهی خاص انگلیسیها به زردشتیان در یزداشاره کرده است.
«جان ویشارد آمریکایی»که به مدت 20 سال از تاریخ 1891 تا 1910 میلادی از زمانناصر الدین شاه در ایران مشغول طبابت بود است،در کتاب خود دربارهی زردشتیان ایرانمینویسد:مسلمانان نسبت به آنان چندان نفرتی نداشتند."