چکیده:
نظریههایی که در مورد فرد به کار میرود،از قبیل پیشگویی خود-کامبخش،کانون کنترل و نظریهء انتظارات،در مورد گروه نیز به کار میروند.گروه میتواند شخصیت هر فرد یا دستهای در درون خود را به خود بگیرد.میتواند مسئولانه عمل کند یا به عنوان یک قربانی.اعضای گروه با این آگاهی میتوانند با آنانی که رفتارشان گروه را به ذهنیت قربانی میکشاند مبارزه کنند.
خلاصه ماشینی:
"» این وضعیت یک پیشگویی خود-کامبخش میشود زیرا وقتی دیگر اعضای گروه رقابت و رفتار خصمانه او را با خویش تجربه میکنند احتمال دارد که آنها نیز به همین طریق پاسخ دهند.
زیر لبی حرف زدن وقتی است که یک عضو تیم در بحث جمعی ساکت مینشیند و به نظر میرسد که با تصمیم گروه موافق است اما بعدا به جای اینکه موضوع را برای بحث به مدیر گروه یا کل گروه بکشاند به دیگران شکایت میبرد و هنگامی که از او سؤال میشود که چرا این بحث را با ما مطرح نکردی و یا برای تغییر آن نکوشیدی،پاسخ نوعی این است«چرا تلاش کنم؟ به هر حال این نظر مورد موافقت قرار نمیگرفت.
فرد خود-توانا شده یک کانون کنترل داخلی دارد،این احساس که او کنترل سرنوشت خویش را به دست دارد هنگامی که مشکلی پیش میآید به جای سرزنش کردن دیگران راه حل پیدا میکند.
» تا زمانی که فرد یک چنین دیدگاهی دارد مشکل را فراتر از کنترل خود خواهد دید زیرا به نظر او دیگر اعضای گروه پیوسته به او بیتوجه هستند.
اگر مدیریت نهایتا تصمیم بگیرد که بخشهایی از گزارش گروه را عملا به کار ببرد برای اعضای گروه مهم است که از این فرصت به عنوان شاهد استفاده کنند تا با دیدگاه منفی قربانی به چالش بپردازند.
روشهای دیگری هم وجود دارد که به افراد و گروهها کمک میکنند تا ذهنیت منفی خود را به ذهنیت مثبت تبدیل کنند،اما دو تکنیکی که در اینجا مطرح شد برای شروع کار مناسب هستند."