چکیده:
در عصر دانایی که دانش مهمترین سرمایه هر سازمان و جامعه ای محسوب می شود، مدیریت دانش وظیفه سازمان هایی است که می خواهند به سازمان یادگیرنده تبدیل شوند. بسیاری از سازمان ها که می خواهند بقا و موقعیت رقابتی خود را حفظ کنند، مدیریت دانش را در پیش گرفته اند. اما موفقیت این امر مستلزم آن است که عوامل سازمانی مختلف موجود در یک سازمان از جمله ساختار و فرهنگ سازمانی دارای ویژگی های خاصی بوده و از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار باشند. وجود شکاف و ناهماهنگی در بین این عوامل، مانع مدیریت دانش خواهد شد. در این پژوهش از میان عوامل سازمانی متعددی که در مدل های سازمانی مختلف ذکر شده اند، به بررسی دو عامل کلیدی «ساختار سازمانی» و «فرهنگ سازمانی» در رابطه با مدیریت دانش پرداخته می شود. «خلق دانش» و «انتقال دانش» به عنوان دو فعالیت اصلی و کلیدی مدیریت دانش در نظر گرفته شده اند که ارتباط عوامل سازمانی با این دو عامل کلیدی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش به صورت (توصیفی- پیمایشی) است و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و منابع کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری در این تحقیق کلیه فرماندهان، مدیران و استادان دانشگاه افسری با مدرک کارشناسی به بالا می باشد. نتایج نشان می دهد که رابطه معناداری بین این عوامل سازمانی و مدیریت دانش وجود دارد. بنابراین باید به سازمان به عنوان یک «سیستم» نگاه کرد و همه این عوامل را مورد توجه قرار داده و وضعیت آنها شناسایی و تحلیل شود. بررسی وضعیت عوامل سازمانی از حیث ویژگی های لازم در رابطه با مدیریت دانش، اقدام اولیه مهمی است که می تواند بنیان مستحکمی برای اقدامات بعدی در این راستا فراهم سازد.
خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) نتیجهگیری در این پژوهش به بررسی رابطۀ بین دو دسته از عوامل سازمانی«ساختار سازمانی»و «فرهنگ سازمانی»به عنوان متغیرهای مستقل و«خلق دانش»و«انتقال دانش»به عنوان متغیرهای وابسته در دانشگاه افسری امام علی(ع)پرداخته شده که نتایج به دست آمده، به شرح زیر بیان میگردد: الف)باتوجه به بررسی رابطۀ بین عناصر ساختار سازمانی(رسمیت،تمرکز و جریان ارتباطات)با خلق و انتقال دانش در دانشگاه،میتوان چنین نتیجه گرفت که رابطۀ معناداری بینخلق و انتقال دانش»با عناصر«رسمیت»و«تمرکز»وجود دارد.
پیشنهادها 1-باتوجه به بررسی رابطۀ بین عناصر ساختار سازمانی(رسمیت،تمرکز و جریان ارتباطات)با خلق و انتقال دانش در دانشگاه و نتایج حاصل از آنکه گویای منفی بودن ضریب همبستگی(معکوس بودن رابطه)است،پیشنهادهای زیر ارائه میگردد: طراحی ساختارهایی برای مدیریت دانش در درون ساختار رسمی دانشگاه افسری امام علی(ع)مانند:ایجاد پست«مدیر عالی دانش»؛کاهش مقررات و رویههای مکتوب، ایجاد ساختار منعطف و نه قطعی،وجود رسمیت پایین در ساختار دانشگاه،کاهش تمرکز در مرکز اقتدار دانشگاه،افزایش روابط و تعاملات غیررسمی،افزایش تفویض اختیار و استقلال عمل و قدرت تصمیمگیری کارکنان،تسهیل جریان ارتباطات میان واحدهای مختلف،تشکیل جلسات منظم به منظور تبادل اطلاعات بین مسئولان و کارکنان،کاهش کاغذبازی و بروکراسی اداری،ایجاد بانک اطلاعاتی و مستندسازی تجربیات مدیران و کارکنان،تلاش در جهت افزایش ارتباطات افقی بین واحدها؛ 2-باتوجه به بررسی رابطه بین عناصر فرهنگ سازمانی(فرهنگ تسهیم و فرهنگ یادگیری مستمر)با خلق و انتقال دانش در دانشگاه افسری امام علی(ع)و نتایج حاصل از آن نشاندهندۀ مثبت بودن ضریب همبستگی یا مستقیم بودن رابطۀ بین عوامل فوق است،پیشنهادهای زیر ارائه میگردد: -تشویق کارکنان به انتقال و تبادل دانش و تجربیات خود با یکدیگر؛ -تشکیل جلسات گروهی به منظور تبادل ایدهها و نظرات افراد(طوفان فکری)؛ -تشکیل گروهها و مباحثات غیررسمی؛ -افزایش تعامل بین مسئولان و کارکنان؛ -افزایش تعهد کاری کارکنان ومدیران؛ -تشویق و ترویج فرهنگ خلاقیت و نوآوری؛ -افزایش سطح مهارت کارکنان با سرمایهگذاری در زمینۀ برنامههای آموزشی؛ -قدردانی و ارائه پاداش به افراد در جشنها و مراسم دانشگاهی بهگونهای که دانش را به جای احتکار و انبار کردن؛ -اشاعه نمایند،گسترش و نهادینه کردن فرهنگ پرشس و پاسخ؛ -مطالعه در دانشگاه؛ -ایجاد رابطۀ مبتنی بر اعتماد و همکاری بین افراد و گروهها وجود این باور که«دانش،قدرت است»،منجر به احتکار دانش شده است؛بهتر است این باور تقویت شود که«توزیع دانش نیز قدرت است."