چکیده:
قالب بومی شده هرمنوتیک فلسفی غربی در فضای اندیشه اسلامی معاصر بر فهم و تفسیر نصوص دینی متمرکز شده است و این تاملات هرمنوتیکی در دو عرصه سازوکار و نحوه فهم متون وحیانی و نیز تامل در ماهیت وحی و نسبت نص دینی با پیامبر و واقعیات تاریخی و فرهنگی عصر نزول سامان یافته است.
برخی روشنفکران معاصر با تمرکز بر نص دینی برداشت های هرمنوتیکی غیرمتعارف و گاه کاملا افراطی را ارائه کرده اند که در تقابل آشکار و مستقیم با باور متعارف و رایج مسلمین میباشد. در مقاله حاضر با تمرکز بر آراء یکی از نمایندگان اصلی این رویکرد هرمنوتیکی (محمد مجتهد شبستری) تلاش می شود ضمن تشریح اهم رهاوردهای هرمنوتیکی وی در عرصه وحی شناسی نقاط کلیدی و اصلی اندیشه وی در این موضوع نقد و بررسی شود.
The customized version of western philosophical hermeneutics focused on understanding and interpretation of scriptural texts in the vein of contemporary Islamic thought and these hermeneutical reflections are organized in two fields of the mechanism of understanding revealed text and of reflection on nature of revelation and relation of religious text with the Prophet، historical and cultural realities in the age of revelation.
Some modern intellectuals have unusual and at times utterly extremist hermeneutical understandings from religious text that are totally incompatible with standard beliefs of Muslim. Focusing on ideas of one principal representative of this hermeneutic approach (Muhammad Mujtahid Shabistari)، the present article is an attempt to explain the most important hermeneutical achievements in the domain of revelationology with a critical analysis of his main elements of his thought.
خلاصه ماشینی:
"مجتهد شبستری گاه با تمسک به این ادعا که منکرین رسالت و غیرمؤمنین به وجود خداوند نمیتوانند فهمی از جملات قرآنی داشته باشند اعتقاد مشهور بلکه اتفاقی همه علماء مسلمان مبنی بر کلام الهیبودن قرآن را نفی میکند با این استدلال که زبان و کلام باید به طور همگانی قابل فهم باشد و اینکه جملات قرآن برای غیرمؤمنین فهمپذیر و معنادار نیست موجب آن است که گوینده این عبارات را شخص پیامبر بدانیم نه آنکه خداوند گوینده باشد.
آیا اگر پیامبر آن گونه که مجتهد شبستری تصویر میکند به مخاطبان اولیه خویش بازگو کند که آنچه من میگویم نگرش و بینش (Blick) من راجع به هستی انسان است بدون آنکه بخواهم بگویم چه چیزی هست، چه چیزی نیست و بدون آنکه بخواهم معرفتی راجع به این امور در اختیار شما قرار بدهم اما شما ایمان بیاورید و جان و مال و هستی خویش را در راه بسط و گسترش بینش و نگاه من به هستی و عالم فدا کنید؟ آیا چنین در خواستی منطقا و عقلائیا اجابت میشد؟ از مقوله بررسی ادله مجتهد شبستری بر صحت مدعای خویش که بگذریم شاید یک راه بسیار منطقی و معقول برای راستیآزمایی ادعای وی راجع به محتوای آیات قرآنی، آن باشد که به سراغ آیات قرآنی، برویم و مشاهده و بررسی کنیم که آیا آیات قرآنی چنین ادعایی را بر میتابند و با آن وفاق و سازگاری دارند یا آنکه به صراحت ادعای ایشان مبنی بر کلام پیامبر بودن و گزارش بینش و نگاه وی بودن را نفی میکنند."