چکیده:
این مقاله اعتماد و اعتبار رسانهای به رسانههای داخلی و خارجی در میان شهروندان تهرانی را مورد مطالعه قرار میدهد و تأثیرات تحولات اجتماعی بر این مقوله را مورد پیمایش قرار میدهد. در این مقاله با استفاده از تقسیمبندی نظری استوارت هال و نظریه اعتبار منبع اندرسون، نویسندگان به این نتیجه میرسند که جایگاه تقابلجو نسبت به رسانههای داخلی در میان شهروندان تهرانی تقویت شده است و از انباشت عمومی در جایگاه مسلط و هژمونیک به میزان قابل توجهی کاسته شده است. از دیگر سو، این مقاله مطرح میکند که با کاسته شدن از اعتبار منبع رسانهای مورد مطالعه، ارزش اطلاعات آن نیز به همان نسبت زیر سئوال قرار گرفته است. از دیگر نتایج این پژوهش، فزونی گرفتن گرایش شهروندان به شبکههای ماهوارهای و عدم اقبال آنان به رادیوهای فرامرزی در طی ٥ سال گذشته بوده است که این امر در نتیجه انگاره پیشینی منفی نسبت به رادیوهای بیگانه و جذابیت دیداری شبکههای ماهوارهای تحلیل شده است. بیش از ٩٠درصد افراد واقعیبودن و صحت خبر را عامل انتخابیخود در پیگیری اخبار میدانند. همچنین 68/8 درصد افرادی که تغییر نگرش آنان خیلی زیاد بوده است، دارای ماهواره هستند. نویسندگان این نگرانی را مطرح میکنند که میبایست در جهت پیشبرد منافع ملی، از ریزش مخاطبان رسانههای داخلی راستای گسترش وحدت ملی جلوگیری نمود.
خلاصه ماشینی:
"در نظریههای اخیر، معانی انتقال نمییابند، بلکه Roniger & Eisenstadt Dawes & orbell Putnam Scholz & Lubell Paige Mirowsky & Ross Johnson & Talitman Medved & Hubbell در واقع این معانی و پیامها همواره تولید میشوند: نخست رمزگذار آنها را از ساختمایههای خام زندگی روزمره میسازد و سپس مخاطبان آنها را با توجه به جایگاهشان در سایر گفتمانها مجددا تولید میکنند.
در اینجا چنانکه هال نیز به آن معتقد است، استنباط میشود که جایگاه جرح و تعدیل شده متعلق به انباشت غالب جامعه است و همسان بودن جایگاه رجوع خبری به رسانههای داخلی مانند صدا و سیما و رسانههای خارجی مانند شبکههای ماهوارهای نشان از یک تعادل جایگاهی نسبی در وزن اعتبار خبری است و اکثریت جامعه در وضعیتی از منظر اعتماد رسانهای قرار دارند که نه خوانش مسلط و هژمونیک از متون رسانهای دارند و نه دارای رویکرد متعارض با این متون هستند.
بر مبنای نظریه هال، اگر میتوانستیم تا پیش از این پژوهش (سال 1388)، اکثریت جمعیت شهر تهران را با توجه به یافتههای اولیه این پژوهش در جایگاه جرح و تعدیل شده برای رسانههای داخلی تصویر کنیم و بخش زیادی از شهروندان تهرانی را در سایه گفتمان مسلط و هژمونیک رسانههای داخلی از جمله صدا و سیما بشناسیم، وقایع سیاسی- اجتماعی چند سال اخیر، با توجه به انگارههای پیشینی شهروندان نسبت به تحولات اجتماعی، به هر روی موجب شد که رویگردانی از رسانههای داخلی صورت گیرد و میزان رویآوری به شبکههای ماهوارهای به شکل دفعی فزونی گیرد."