چکیده:
تفسیر عرفانی یکی از گرایشهای تفسیری معروف و پرسابقه در کنار گرایشهای دیگر از جمله کلامی، فلسفی، فقهی، ادبی و... است. این گرایش تفسیری در قرن چهاردهم در دو مسیر متفاوت کلاسیک و غیر کلاسیک راه خود را در پیش گرفت. بررسی روش تفسیری عباسعلی کیوان قزوینی (م. 1357 ق.) هدف نگارش این جستار است. گرایش تفسیری وی عرفانی است و به دلیل تفاوتهای بسیار با تفاسیر عرفانی متقدم، باید آن را از اولین تفاسیر عرفانی غیر کلاسیک به شمار آورد. توجه بیش از حد وی به ظواهر الفاظ نسبت به تفاسیر عرفانی گذشته، پایبند نبودن به اقوال تفسیری گذشتگان، مراجعه نکردن به احادیث معصومان( و صحابه و رویکرد تقریبی بین مذاهب اسلامی از مهمترین ویژگیهای تمایزبخش روش تفسیری کیوان قزوینی از همعصران خود است.
خلاصه ماشینی:
"هرچند این مفسر مانند دیگر مفسران امامیه، مخاطب و محرم اسرار قرآن را امیرالمؤمنین علی( و اهل بیت( میداند (کیوان قزوینی، 1384: 1/80)، معتقد است: به دلیل آنکه هیچ یک از ائمه( را ندیده و از لب آنها شفاها سخنی نشنیدهایم؛ و اخبار منقوله که هزاران احتمال در جعل و تحریف در آنها میرود، نمیتوانیم سند آرامبخش شماریم (همان: 1/89).
روشی دیگر که در حوزهای وسیعتر از آن استفاده میکند، اعتقاد به جمع عجولانه و پراشتباه خلفا در گردآوری قرآن است؛ چون معتقد است که در زمان نزول، تمام آیات به قبل و بعد خود متصل بوده و خلفا این جمع را پریشان ساختهاند؛ برای نمونه آیة 62 سورة بقره که در میان داستان بنیاسرائیل آمده و همچنین آیی الکرسی را در شمار مواردی میداند که از بافت اصلی خود جدا شدهاند (همان: 1/690).
از این رو موارد زیادی را میبینیم که مفسر بیان تفسیری خود را تک و منحصر به خود میداند؛ برای نمونه واژة «عفو» را در آیة ( ویسألونک ما ذا ینفقون قل العفو( (بقره/ 219)، به معنای «پنهان کردن در خاک» معنا میکند و در توضیح مینویسد، فرد انفاقکننده باید عمل خود را مخفی سازد (همان: 1/597)، حال آنکه در اغلب تفاسیر، این واژه به معنای زیادی مال (فراء، بیتا: 141؛ نحاس، 1421: 1/111؛ طوسی، بیتا: 2/214) و در برخی تفاسیر به معنای برترین و پاکیزهترین بخش از مال آمده است (طبرسی، 1372: 2/558؛ سیوری حلی، 1419: 1/244)."