چکیده:
مفهوم استراتژی نیز مانند بسیاری مفاهیم دیگر، بر اساس شرایط زمـانی و مکـانی مختلف ، تعاریف و تعابیر متعددی شده و هر کس بر اساس برداشت خود بـه تعریـف آن پرداخته است . این مقاله با تمرکز بر تعریف مفهومی استراتژی به دنبال ایـن اسـت که با بررسی تاریخی -گفتمانی تحولات این مفهوم ، ابهامات و پیچیدگی هـای موجـود در تعـاریف آن را آشــکار سـازد و بــا کشـف منطــق تحـولات مفهــومی اســتراتژی ، بدیهی بودن آن را فروریزد. مسئله اصلی ایـن نوشـتار، درک منطـق تحـولات مفهـومی استراتژی است که به زعم نگارنـده بـا بهـره گیـری از روش تـاریخی -گفتمـانی بهتـر امکان پذیر است . به عبارت دیگر، به جای روایت گری تـاریخی صـرف یـا تمرکـز بـر تعریف یا نظریه ای خاص درباره استراتژی ، تلاش می شود با تلفیق هـر دو رویکـرد و فراتررفتن از آنها یا به تعبیر دقیق تر، با گنجاندن هر یک از این تعاریف و نظریـات در بستر تاریخی خاص خود، درکی فراتاریخی و فرانظری از استراتژی ارائه شود.
The concept of strategy like many other concepts has been defined based on different temporal and spatial conditions، and everyone has defined it on his own perception. This article focusing on the concept of strategy، tries to analyse historical-discursive transformation of this concept to distinguish ambiguities and complexities of existing definitions، to show that these definitions are not a given ones، and can be de/re-construct.
The main question of this article is to understand the logic of conceptual transformation of strategy، which author claims that can be best understood using historical-discursive method. In other words، this article instead of pure historical narration، or sole focus on given definitions، tries to combine both methods. Author by putting every definition in it’s historical context، tries to make ahistorical and meta-theoretical understanding of strategy.
خلاصه ماشینی:
در عین حال ، حتی چنانچه با توجه به مبنای غیر یونانی این ریشـه لغـوی نیـز بـه بررسـی ماهیت استراتژی پرداخته شود، درمی یابیم که استدلال طرفداران نگرش کلاسیک به اسـتراتژی مبنی بر اینکه این پدیده در ارتباط با جنـگ و صـحنه نبـرد شـکل گرفتـه اسـت و بایسـتی در چارچوب نظـامی درک و فهـم شـود ( ١٣-١ :٢٠٠١ ,Handel ;٤-٣ :٢٠٠٧ ,Bailey)، در دوران جدید نیز طرفداران بسیاری دارد.
بدین ترتیب با وجود اینکه بسیاری از استراتژیست ها با اتکا به ریشه لغـوی اسـتراتژی بـر این باور بوده اند که این مفهوم صرفا در قالب معادلات نظامی قابل درک بوده است ، اما نه تنهـا این دیدگاه امروزه چندان مورد اقبال نیست ، بلکه حتی از جانب افرادی که معتقـد بـه ماهیـت سیال و متغیر استراتژی هستند، دیدگاهی عوامانه و نادرست تلقی می شود: «برای عوام ، استراتژی با نقشه برای جنگ و اجـرای آن رابطـه تنگـاتنگی دارد.
این ویژگی های استراتژی که در نتیجه ارتباط میان هدف و وسیله از یک سـو و تحـول در اهداف و وسایل از سوی دیگر حاصل شد، زمانی بیشتر اهمیت یافت که در نتیجه شکل گیـری دولت مدرن ، رقابت و حتی نزاع برای کسب منافع ملی در کـانون توجـه کشـورها بـه عنـوان بازیگران اصلی صحنه سیاست بین الملل قرار گرفت .