چکیده:
ایجاد و حمایت از صنایع کوچک و متوسط در برنامه های توسعه اقتصادی و همچنین تاکید بر روی بهبود کارایی و بهره وری آنها در سیاست های اتخاذ شده، نشان از جایگاه مهم این گونه از صنایع در اقتصاد کشورهای پیشرفته و توسعه یافته دارد. در حالت کلی مهمترین نقش و اهمیت این گونه از صنایع در توسعه صنعتی و اقتصادی را می توان در اشتغال زایی موثر، مدیریت مناسب زنجیره تامین تولید، ایجاد ارزش افزوده و کاهش وابستگی به واردات بی رویه دانست. در این راستا، از آنجایی که بهبود کارآیی و بهره وری صنایع کوچک می تواند زمینه ساز برخورداری از ویژگی¬های برشمرده و همچنین توزیع مناسب تر درآمد در جامعه باشد، هدف از انجام این تحقیق، بررسی و سنجش انواع کارآیی های فنی، مدیریتی و مقیاس در زیر بخش¬های مهم صنایع کوچک و ارائه توصیه های سیاستی به صاحبان صنایع ناکارآمد است. برای این منظور، از روش تحلیل مولفه های اصلی (PCA) و تحلیل عاملی برای تعیین متغیرهای مدل و همچنین از مدل تحلیل پوششی داده ها (تلفیقی) برای سنجش و تحلیل حساسیت عوامل موثر بر کارآیی و بهره وری صنایع کوچک طی دوره 1386-1381 استفاده شده و نتایج تحقیق، نشان می دهد که از 22 زیر بخش صنایع کوچک مورد بررسی، فقط تعداد 8 صنعت طی دوره به صورت کارا عمل نموده اند. همچنین اندازه گیری بهره وری توسط شاخص مالم کوئیست طی دوره مورد بررسی، نشان داد که بهره وری این صنایع از رشد مثبتی برخوردار بوده است.
Creating and supporting small and medium-sized industries in economic development programs and the emphasis on improving efficiency and productivity in the policies adopted، shows the vital position of such industries in developed as well as developing economies. In general، the most important role of these industries in the economic development process can be summarized as; effective employment، production and supply chain management، creating value added and reducing dependence on unnecessary commodity imports. Since any improvement in the efficiency of small scale industries will bring more equitable distribution of income، the main purpose of this study is to measure the performance of various technical، management and scale efficiencies in subsectors of small scale industries and provide policy recommendations to the inefficient industries. For this purpose، the principal component analysis (PCA) and factor analysis is used to determine the variables of the model and the DEA is used for evaluation and sensitivity analysis of the factors affecting the efficiency and productivity of small scale industries during the period 2002 - 2007. The results show that out of 22 industries، only 8 ones are found to be perfectly efficient. Productivity measurement of these industries according to the «Malmquist» index reveals that، the trend of productivity enjoys positive growth.
خلاصه ماشینی:
"برای این منظور،از روش تحلیل مؤلفههای اصلی )ACP( و تحلیل عاملی برای تعیین متغیرهای مدل و همچنین از مدل تحلیل پوششی دادهها(تلفیقی)برای سنجش و تحلیل حساسیت عوامل مؤثر بر کارآیی و بهرهوری صنایع کوچک طی دوره 1386-1381 استفادهشده و نتایج تحقیق،نشان میدهد که از 22 زیر بخش صنایع کوچک موردبررسی،فقط تعداد 8 صنعت طی دوره به صورت کارا عمل نمودهاند.
پیشینه موضوع در رابطه با موضوع کارآیی در بخش صنایع و روشهای اندازهگیری آن،تاکنون مطالعات زیادی در داخل و خارج از کشور انجام شده که در ادامه به تعدادی از این مطالعات و نتایج حاصله اشاره میگردد: -ادریس،و راماها )9002,ahamaR & sirdI(، در مطالعه خود تحت عنوان"پیشرفت فنی و بهرهوری نیروی کار در صنایع با مقیاس کوچک و متوسط در مالزی"،به بررسی اثر پیشرفت فنی بر بهرهوری نیروی کار در کارخانههای صنعتی طی دوره(2005-1985)پرداختند.
به عبارت دیگر،ماهیت نوع بازده در عدم کارآیی مقیاس برای یک بنگاه خاص با مقایسه کارآیی فنی در حالت بازده غیرصعودی نسبت به مقیاس،با کارآیی فنی بازده متغیر نسبت به مقیاس تعیین میشود،بدین صورت که اگر این دو با هم مساوی باشند،آنگاه بنگاه موردنظر با بازده نزولی نسبت به مقیاس مواجه میباشد و در غیر این صورت،شرط بازده صعودی نسبت به مقیاس برقرار است؛بهطوری که: (به تصویر صفحه مراجعه شود) همچنین محدودیت در رتبهبندی واحدهای کارا،حوزه دیگری از مباحث اندیشمندان در تحلیل پوششی دادهها را به خود اختصاص داده است و سه راهکار عمده ارائهشده برای رتبهبندی واحدهای کارا با عناوین اندرسون و پیترسون،ماتریس کارآیی متقاطع و مدل تحلیل سلسله مراتبی دادهها کاربرد بیشتری دارند."