چکیده:
هدف:در این مطالعه تلاش شد مدل پردازش واج شناختی در نمونهای از دوزبانههای عادی و نارساخوان ترکی -فارسی زبان آزمون شود.روش:به این منظور از بین دانشآموزان 8-10 سالهء دوزبانهء شهر تبریز از طریق نمونهگیری هدفمند 138 دانشآموز پسر نارساخوان و 138 دانشآموز پسر عادی انتخاب و باتوجه به متغیرهای سن،جنس و هوش همتا شدند.آزمونهای آگاهی واج شناختی،حافظهء فعال واج شناختی،نامیدن سریع خودکار و خواندن در هر گروه اجرا شد.یافتهها:نتایج بدست آمده نشان دادند مدل پردازش واج شناختی در گروه عادی دوزبانه مدل تبیینی مناسبتری به شمار میرود.بر این اساس،مؤلفههای آگاهی واج شناختی،نامیدن سریع خودکار و حافظهء فعال واج شناختی دارای روابط علی معنیدار با سرعت و صحت خواندن میباشد.به عبارتی مدل بدست آمده از دادهها در این گروه با مدل تئوریکی آزمون شده مطابقت دارد و این مدل قادر به تبیین و پیشبینی عملکرد خواندن فرد است.بر این اساس میتوان نتیجه گرفت مدل آزمون شده در گروه دوزبانه عادی مدل مناسبی است؛زیرا همه مسیرهای مهم و معنادار ممکن بین متغیرها را در خود داشته است. در گروه نارساخوان،دادههای به دست آمده کاملا با مدل تئوریکی هماهنگی و تطابق ندارند و روابط علی حافظهء فعال واج شناختی به سرعت و صحت خواندن و مسیر آگاهی واج شناختی به سرعت خواندن معنیدار نیست و در نتیجه آنها به خوبی در مدل قرار نمیگیرند.مجموع نتایج مربوط به دوزبانههای نارساخوان نشان میدهند که با وجود برازش دادهها با مدل تئوریکی،مدل کاملا مناسب دادهها نیست و مؤلفهء حافظهء فعال واج شناختی، نمیتواند نقش مؤثری در کاهش و افزایش زمان و خطاهای خواندن داشته باشد و آگاهی واج شناختی نیز نتوانسته بر متغیر سرعت خواندن مؤثر واقع شود.نتیجهگیری:در کل یافتهها نشان دادند مدل پردازش واج شناختی خواندن برای گروه عادی دوزبانه مدل مناسبتری است.
Objective: This study was set to investigate the phonological processing model in Azari-Farsi bilingual students with and without dyslexia.
Method: 276 students (8-10 years old) from Tabris's primary schools were recruited. Phonological awareness، phonological working memory، rapid automatic naming and reading tests were administered.
Results: Results showed that students with dyslexia have a poor and the students without dyslexia have a good fitness.
Conclusion: This study concludes that the phonological processing model has a better fitness for the normal bilingual students.
خلاصه ماشینی:
مجموع نتایج مربوط به دوزبانههای نارساخوان نشان میدهند که با وجود برازش دادهها با مدل تئوریکی،مدل کاملا مناسب دادهها نیست و مؤلفهء حافظهء فعال واج شناختی، نمیتواند نقش مؤثری در کاهش و افزایش زمان و خطاهای خواندن داشته باشد و آگاهی واج شناختی نیز نتوانسته بر متغیر سرعت خواندن مؤثر واقع شود.
برای دستیابی به این مهم از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد و فرضیههای زیر تدوین شدند: 1-بین مولفههی مدل پردازش واج شناختی( متغیرهای آگاهی واج شناختی،نامیدن سریع خودکار و حافظهء فعال واج شناختی)با سرعت و صحت خواندن در دانشآموزان دوزبانهء عادی مسیرهای معنیداری برقرار است.
در آزمون هریک از فرضیهها،نخست اطلاعات توصیفی مربوط به آن و در ادامه نتایج آزمون مدل ارائه میشوند: فرضیهء یک:بین مؤلفههای مدل پردازش واج شناختی(متغیرهای آگاهی واج شناختی،نامیدن سریع خودکار و حافظه فعال واج شناختی)با سرعت و صحت خواندن در گروه دوزبانه عادی مسیرهای معنیداری برقرار است.
مدل اندازهگیری متغیرهای نهفتهء درونزا و شاخصهای مربوط به آن در نمودار زیر آمده است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار 2-مدل اندازهگیری متغیرهای نهفته درونزا در گروه دوزبانه عادی 0/10> P ** نتایج حاصل از آزمون مدل اندازهگیری متغیرهای نهفتهء درونزا و شاخصهای آن نیز نشاندهندهء معنیداری همهء بارهای عاملی شاخصها و معنیدار نبودن خطاهای اندازهگیری است که نشان از مناسب بودن شاخصهای اجرا شده دارد.
مجموع نتایج مربوط به این فرضیه نشان میدهد باوجود برازش دادهها با مدل تئوریکی،مدل کاملا مناسب دادهها نیست و مولفهء حافظهء فعال واج شناختی نمیتواند نقش مؤثری در کاهش و افزایش زمان و خطاهای خواندن دارد و آگاهی واج شناختی نیز توانسته بر متغیر سرعت خواندن مؤثر واقع شود.