چکیده:
مشروعیت مداخله به نفع بیداری اسلامی معاصر در جهان عرب را تنها یک اصل مـی توانـد بـه نیکـی توجیـه کنـد و آن اصـل اسـلامی حمایـت از مستضعفان است و نیز تنها، اصول «منع توسـل بـه زور» و «عـدم مداخلـه » در حقوق بین الملل معاصر است که می تواند مانع تحقق این اصل اسلامی شـود. هرچند اصل عدم مداخله از جمله اصول بین المللـی اسـت کـه کلیـت آن بـه نوعی در نظام حقوقی اسلام هم پذیرفته شده است ، اما در هر دو نظام حقوق بین الملل معاصر و اسلام موارد متعددی به عنوان استثناء بر ایـن اصـل لحـاظ شده است که یکی از آنها مداخله بشردوستانه اسـت . ایـن پـژوهش در مقـام تطبیق ، به بررسی عاملی مهم که زیرساخت های نظری و بعضا عملـی بخشـی از رفتار و روابط خارجی یک دولت اسلامی (مانند جمهوری اسلامی ایـران ) را صـورت بنـدی و سـازه منـد مـی نمایـد، یعنـی اصـل اسـلامی حمایـت از مستضعفین در شرایط کنونی بین المللی و مطالعه نسبت این اصل با اصل عدم مداخله در حقوق بین الملل می پردازد.
خلاصه ماشینی:
اصل عدم مداخله در امور داخلی دولتها که از اصول بنیادین و مسلم حقوق بین الملل اسـت ، محتوا و دامنه ای سیال دارد که به موازات توسعه و تکامل نظام حقـوقی بـین المللـی ، از قابلیت استناد کمتری برخوردار می شود و البته باید گفت که در هر نظام حقوقی مـوارد متعددی به عنوان استثناء بر این قاعده لحاظ شده است کـه یکـی از مهمتـرین و بحـث برانگیزترین این استثنائات ، موضوع مداخله بشردوستانه است که در بخش بعدی بـه آن اشاره خواهیم کرد.
مبانی حقوقی اصل حمایت از مستضعفین با توجه به اینکه اساسا مداخلات بشردوستانه ، مداخله ای است قهری که کشـوری ابتدا در کشور دیگر به منظور نجات اتباع خود یا افراد تحت حاکمیت آن دولت کـه در معرض تضییع حقوق اساسی خود قرار گرفته اند، انجام می دهد، این سـؤالات در ذهـن مطرح می شود که به طور کلی وظیفه حکومت اسلامی و مسلمانان در قبـال انسـان هـای مظلوم و تحت ستم و به تعبیر قرآن «مستضـعفین » چیسـت ؟ آیـا مسـلمانان یـا دولـت اسلامی مکلف به مداخله نظامی برای رهایی آنان از ظلم اند، یا اینکـه مداخلـه در نظـام حقوقی اسلام ، تجاوز محسوب می شود؟ برای پاسخ به این سؤالات ، ابتدا مفهوم مداخله بشردوستانه و شرایط آن را در اندیشه متفکران دنیای اسلام مورد بررسی قـرار خـواهیم داد.