چکیده:
طرح مسئله: پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی شناختی ـ رفتاری مهارت های زندگی بر سلامت روانی زنان دارای همسر معلول انجام گرفت. روش: روش پژوهش آزمایشی و از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. بدین منظور از بین زنان دارای همسر معلول شهر اصفهان که تحت پوشش سازمان بهزیستی بودند 80 زن به روش تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسش نامه سلامت عمومی(GHQ-28) بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس و با نرم افزار آماری spss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها:یافته ها حاکی از تفاوت معنادار بین میانگین های دو گروه آزمایش و کنترل در پرسش نامه سلامت عمومی در پس آزمون بود (F=84.19، p= .001). نتایج: می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی شناختی رفتاری مهارت های زندگی بر سلامت روانی زنان دارای همسر معلول موثراست.
خلاصه ماشینی:
"لذا در پژوهش حاضر این سئوال مطرح بود که آیا برنامۀ آموزش گروهیشناختیرفتاری مهارتهای زندگی بر افزایش سطح سلامت روان همسران افراد معلول تأثیر دارد؟ در همین راستا،ماتساکیز( 8891,zikastaM ،به نقل از امیری،1384)،در یک نظر خواهی از 100 نفر از مشاوران مراکز درمانی،شایعترین مشکلات گزاری شده توسط همسران جانبازان جنگ ویتنام را کنار آمدن با مشکلات،تنهایی و انزوای اجتماعی،احساس گمگشتگی،مسئولیت یا استیصال و احساس از دست دادن هویت،فقدان کنترل بر زندگی و سرزنش خود بیان نمودند.
نتایج تحلیل کوواریانس تأثیر آموزش گروهیشناختی-رفتاری مهارتهای زندگی بر سلامت روان (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتایج جدول شمارۀ 2 نشان میدهد که تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل معنادار است (0/001).
با توجه به این نتایج میتوان گفت که آموزش گروهیشناختی-رفتاری مهارتهای زندگی موجب بهبود و افزایش سطح سلامت روان در زنان دارای همسر معلول شده است.
جدول 4:نتایج تحلیل کوواریانس تأثیر آموزش گروهیشناختی-رفتاری مهارتهای زندگی بر بهبود شکایات جسمانی،اضطراب،عملکرد اجتماعی و افسردگی زنان دارای همسر معلول (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتایج حاصل از تحلیل کواریانس عملکرد زنان دارای همسر معلول در خرده مقیاسهای آزمون پرسشنامۀ QHG ،نشان میدهد؛ الف)بین عملکرد دو گروه در خرده مقیاس شکایات جسمانی در سطح 100/0<P تفاوت معناداری وجود دارد.
ج)بین عملکرد دو گروه در خردهمقیاس عملکرد اجتماعی در سطح 100/0<P تفاوت معناداری وجود دارد،بنابراین میتوان اذعان نمود،آموزش گروهیشناختی-رفتاری مهارتهای زندگی موجب بهبود عملکرد اجتماعی زنان دارای همسر معلول شده است.
بر همین اساس پژوهش حاضر نیز با تکیه بر مطالعات انجام شده اقدام به آموزش مهارتهای زندگی به زنان دارای همسر معلول نموده؛که در این خصوص موفق عمل نموده و توانسته موجخبات بهبود سلامت روانی و مهارتهای زندگی آنها شود."