چکیده:
بیان مسئله این است که در دوران معاصر تلقیهای گوناگون از شعر چیست؟ آیا شعر دارای محتوای اخلاقی و تربیتی است، یا صرفا جنبة آفرینش زیبایی دارد. مسائل سیاسی و اجتماعی در شعر درج میشود یا اینکه اساسا شعر بخشی از فرهنگ و الهام است. هدف مقاله این است که به کاملترین و امروزیترین تلقی از شعر دست یابد و در این روند دریافتها و تئوریهای گوناگونی که بهعنوان فن شعر بیان شده است، بررسی شود. در حال حاضر مهمترین تلقی شعر و تنظیم فن شعر و یا نقد شعر بر پایه مظاهر فرهنگ و الهامات شاعرانه صورت میپذیرد.ماهیت شعر به گونهای که همه اهداف را در بر داشته باشد، همان القای فرهنگی یا بخش مهمی از فرهنگ است که فراگیر مینماید. چگونگی پژوهش مراجعه به آرای گوناگون و تئوریهای قدیم و جدید است که از طریق شناخت، مقایسه و ترجیح مهمترین تئوری بیان میگردد.
The main question of the research is that what is meant by poetry and how the contemporary approaches account for it. Does Poetry have a moral and educational content، or it is purely of aesthetic function? Can political and social issues be included in poetry، or it is essentially a matter of inspiration? The purpose of the present paper is to capture the most reasonable and modern understanding of poetry. To do so، various theories known as Poetics have been reviewed. Today، poetics and criticism of poetry is mostly understood in terms of cultural affairs and poetic inspiration. The Nature of poetry as inclusive of all the functions is the very cultural infusion or an important part of culture that seems pervasive.
The research was done by reviewing old and new views on poetics، their comparison and contrast، and finally preferring one to the others.
خلاصه ماشینی:
البته نظریهپردازان آزاد هستند که هرگونه تلقی از شعر و ادب را ارائه دهند، اما آنچه مهم به نظر میرسد نظریههای غالب و فراگیر است که بخشی از زمان را به خود اختصاص میدهد و تلقی و تئوری و یا مکتب جدیدی را در تولید و تحقیق ادبی پدید میآورد.
ساختارگرایی، عنوان قرن گذشته در شناخت اجزا و ارتباط آنها با یکدیگر و پیوند با کل اثر است، ادبیت متن از طریق مکتب پراگ پیشنهاد شد که بیشتر تکیه بر آفرینش زیبایی است و سرانجام به طور منطقی به استقلال ادبی و سپس پساساختارگرایی پرداخته شده است.
نشانههایی که در فن شعر 1 برای بررسی آثار ادبی به کار رفته است، مربوط به نمونهها و انواع فرعی و فردی نیست؛ بلکه آن نشانهها به نوعی به تقسیمبندی عام و کلی ادبی میپردازد و در نهایت به نمونههای موجود و واقعی دست مییابد.
روش فن شعر ارسطو یکی از کوششهای نخستین است که میان اصول و آثار ادبی و تفسیر و توضیح آنها تمایز قایل میشود.
بوطیقای قدیم و جدید مکاتب گوناگون بر وجود تفاوتهایی میان اصول شعری و شروح آن تأکید کرده و به این مسئله که آیا فن شعر آزاد است و یا باید آزاد باشد پرداختهاند.
Totalization Boris Eichenbaum Formal Method Roman Jakobson literariness استقلال ادبی در مکتب فرمالیسم نه تنها بر مطالعه ادبی جدا از اصول و مبادی سایر موضوعات تکیه میشود، موضوعاتی که پیش از این ذکر شد، بلکه به تفکیک مطالعه ادبی از دیگر اشکال هنری نیز پافشاری میگردد.