چکیده:
برای فهم هرچه بهتر ادب فارسی، شناخت اصطلاحات عرفانی از ضروریات است؛ چرا که عرفان و اندیشه عرفانی جانمایه ادب فارسی است. از جمله اصطلاحات عرفانی، فتح و فتوح و فتح باب است که بهصورت گستردهای در متون گوناگون کاربرد داشته است. در این پژوهش با توجه به معانی مختلفی که در جستجو و بررسی کاربرد «فتح و فتوح و فتح باب» از متون استخراج شده، سیر تطور فکری و معنایی تفاسیر و تأویلات عرفانی در این مورد را از بدو پیدایش آن تا مرحله اوج و کمال و باز افول آن از نظر شخصیتهای برجسته عرفانی و ادبی بهصورت خلاصه نشان میدهیم. اصطلاحات «فتح» و «فتوح» و «فتح باب» در بعضی جاها به جای یکدیگر به کار رفته و گاهی یکی از آنها به جای هر سه اصطلاح به کار رفته است.با مطالعه امهات متون عرفانی و تحلیلی که از «فتح و فتوح» و «فتح باب» به دست آمده است، باید گفت که اصطلاح «فتح» از واژههای قرآنی است که عرفا و ادبا آن را از قرآن أخذ کرده، معانی مختلف تأویلی و تفسیری بر آن حمل کردند. نهال معنا و مفهوم عرفانی این اصطلاحات که از آبشخور قرآن سر برآورده بود، در گذر زمان بهصورت درختی تنومند و پربار با شاخ و برگها و میوههای رنگارنگ در آثار عرفانی ادب فارسی جلوه کرد و در نزد مولانا به کمال خود رسید.
To better understand the Persian literature، knowing mystical expressions is necessary because the mysticism and mystical thought is the spirit of Persian literature. Expressions such as “Fath”، “Fotuh” and Fath-e-bab have been frequently used in different literary works. In this research، regarding their various meanings، looked up in literary texts، we will briefly follow the changes in the meanings and interpretations of the expressions “Fath”، “Fotuh” and Fath-e-bab” through distinguished mystical and literary works from the beginning to their growth and again their descend. In some works، “Fath”، “Fotuh” and Fath-e-bab have been used interchangeably، or one has been used for the others.
The word “Fath” was originally taken from the Qur’an by mystics and literati and turned to a loaded remark. In fact، the various significances of these mystical expressions originated from the words of Qur’an as seeds which gradually became a fruitful tree of huge foliage in the works of Mowlana.
خلاصه ماشینی:
ـ فتوح کرشمه نهانی دوست است: در عشق فتوح چیست دانی از دوست کرشمه نهانی (خاقانی، بیتا: 695) ـ فتوح تفی برآمده از جان شوریده است که عاشق را از خود میرهاند و بیخویش میگرداند: به دل گفتم چه بودت؟ گفت ناگه تفی از جان شوریده برآمد مرا از من رهانید و به انصاف فتوحی بس پسندیده درآمد (عطار نیشابوری، 1375: 227) ـ فتح و فتوح ایزدی، نور دل است و بیآن دل مانند گور تنگ و تاریک است: خانه آن دل که ماند بیضیا از شعاع آفتاب کبریا تنگ و تاریکست چون جان یهود بینوا از ذوق سلطان و دود نی در آن دل تافت نور آفتاب نی گشاد عرصه و نی فتح باب گور خوشتر از چنین دل مر ترا آخر از گور دل خود برتر آ (مولوی، 1379، دفتر دوم: ب3140ـ 3143) ـ فتوح راه عاشق و آنچه مایه گشایش کار و رضای خاطر او میشود و معنای عشق را محقق میکند، دار بازی و از سر جان برخاستن است: فتوح راه عاشق دار بازیست تو پنداری مگر کاین عشق بازیست (عطار نیشابوری، 1338: 36، ب568) ـ فتوح هم قوت تن است و حیاتبخش و هم قوت روح است و جانبخش: صوفیان بوسعید آن پیر راه گرسنه بودند جمله چندگاه عاقبت مردی در آمد با خبر پیش شیخ آورد صد دینار زر چشم در ره تا فتوحی دررسد قوت تن قوت روحی دررسد (همان، 2536: 341) ـ عطار در جای دیگر نیز فتوح را قوت روح دانسته است (ر.
(همان، دفتر دوم: ب3140ـ 3143) ـ همو در جای دیگر جان بیفتوح را همان روستایی گیج میداند که هیچ از معرفت در دل او راه نیافته: شهریان خود رهزنان نسبت به روح روستایی کیست؟ گیج و بیفتوح این سزای آنکه بیتدبیر عقل بانگ غولی آمدش، بگزید نقل (همان، دفتر سوم: ب642ـ 643) شرایط و لوازم دستیابی به فتح و فتوح سالک برای فتوحات ظاهری و باطنی باید شرایطی را آماده کند و یا آن شرایط را داشته باشد تا از طرف خداوند بر او فتح باب شود؛ اگرچه برای صرف کسب فتوح نباید تلاش کند؛ چون فتح آن چیزی است که ناجسته و ناخواسته به دست آید؛ ولی فتح برای هر کسی حاصل نمیشود و باید سالک در خود استعداد و ظرفیت کسب فتوح را ایجاد کند.