خلاصه ماشینی:
"در این باره پنجمین نظر از نظرات دکتر سعید حمیدیان در «حافظ نامه»،ص 1414 قابل توجه است:[قبول دارم که«رند حافظ، پارسا نیست»اما«رند پارسا»رندی است پارسا،مگر قرار است رند حافظ عاری از بعد پاکدامنی باشد؟«رند پارسا»گذشته از ایهام«پارسا»به دو معنی پارسی و پرهیزگار،خود یک ترکیب شطحی است،درست مانند «مجمع پریشانی»و در این گونه مفاهیم شطحی چه عجب اگر پارسایی(آن هم از نوع ژرف و ظریف و نامعهود)به رند اضافه شود و مگر با وجود این گونه ابیات باز تردیدی در این معنی هست؟: «از جاه عشق و دولت رندان پاکباز پیوسته صدر مصطبهها بود مسکنم در شأن من به درد کشی ظن بد مبر کالوده گشت جامه ولی پاکدامنم» نیز مگر خودت[مراد خرمشاهی است]در صفحه 27 این معنی را ذکر نکردهای که حافظ در ساختن«رند»از یک سو الگوی انسان کامل را از عرفان میگیرد و از سوی دیگر معنای قدیمی رند یعنی«لا ابالی یک لاقبای آسمان جل و در عین حال آزاده»را؟ «به حسن خلق توان کرد صید اهل نظر به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را» (مردانی) «به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر به بند و دام نگیرند مرغ دانا را» (قزوینی) دست غیب مینویسد:ضبط نسخهء مردانی بهتر است.
خود حافظ نیز در جای دیگر این بیت را دارد: «به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد تو را در این سخن انکار کار ما نرسد» و بنابر دلایل ایشان در اینجا نیز مردانی باید«حسن و خلق»را به (به تصویر صفحه مراجعه شود) «حسن خلق»تصحیح کرده باشد که دیگر روانی و شیرینی و بار معنایی ضبط قزوینی را نخواهد داشت."