خلاصه ماشینی:
"اما قبل از ورود به این بحث بفرمایید که انگیزه وهابیت در نقد شیعه چیست؟ آیا واقعا با هدف نقد علمی به نگارش کتب میپردازند یا اهداف دیگری نیز در این میان وجود دارد؟ نجارزادگان: به نظر میرسد در پشت صحنه این مباحث علمی، مباحث سیاسی نیز قرار گرفته و با یکدیگر درآمیختهاند؛ یعنی انگیزهها دیگر انگیزههای قدیمی نیست.
در این بین کسانی همچون ابنحزم نیز بودند که از این رویه خارج میشدند، ولی خط سیر اصلی نقدهای دو طرف، بر احترام متقابل و بحث عالمانه و منتقدانه مبتنی بود که به طور کامل با شیوههای علمی برای همدیگر نقد مینوشتند، اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و موج پندار شیعه هراسی و تبلیغ موضوعاتی مانند هلال شیعه مباحثی که در اینباره مطرح شد، شکل مباحث در نقد و رد شیعه عوض شد و آن تقوای پژوهش در نقدها از دست رفت.
در نتیجه، قداست قرآن و صحابه وزنه و حربهای برای ضربه به پیکره جهان تشیع تبدیل شد؛ هرچند مدارک فراوانی در مصادر اهلتسنن است که این موضع خوشبینانه تنزیهی را به چالش جدی فرا میخواند، حتی درباره شخص رسول خدا اگر شما مقایسه کنید، سیره نبوی را در کتابهای حدیثی شیعه و سیره نبوی را در کتابهای حدیثی سنی میبینید.
ابنحجر بدا را در این حدیث به معنای اظهر الله معنا کرده است و این همان گفتار بزرگان شیعه در این مسئله است، اما وهابیت گفتار علمای اهلسنت را نیز کتمان میکنند و به شیعه اتهاماتی را میزنند؛ یعنی آنچه را که خودشان دارند، کتمان میکنند و آنچه را که شیعه مانند آنها دارد، برملا میکنند."