چکیده:
کودتای 28 مرداد از این جهت که نقش اساسی در آینده حاکمیت مملکت داشت و وقوع آن برابر شکست ملی شدن نفت ایران بود از جمله ایام سرنوشت ساز محسوب می گردد. انگیس پس از آنکه با ملی شدن صعت نفت ایران از این ثروت محروم گردید، با طراحی کودتایی با هدف سرنگونی دولت مصدق، دولت آیزنهاور را به بهانه نفوذ کمونیسم در ایران به اجرای این کودتا متمایل ساخت. از جنبة خارجی ترس از حاکمیت کمونیست ها، آمریکا را که در دورة ترومن سعی در میانجیگری بین ایران و انگلیس داشت،در دولت آیزنهاور در کنار انگلیس قرار داد. از جنبه داخلی نیز ترس از نفوذ کمونیسم، بسیاری از رهبران و گروه های مذهبی را نسبت به مصدق بد بین نمود. در نتیجه اقدام نیروهای نیروهای خارجی و همکاری و همگامی نیروها و گروه های مخالف مصدق، کودتای 28مرداد سازماندهی شد.در این نوشتار تاثیر تحولات داخلی امریکا در همراهی با انگلیس، واکنش نیروهای مذهبی، حزب توده و نیروهای طرفدار مصدق در قبال کودتا بررسی شده است.
خلاصه ماشینی:
"اما تصور دکتر مصدق، استفاده از آنان در مسیر اهداف خود بود این گروه انگلیسی که در بین مردم به توده نفتی مشهور بودند، با تبلیغات علیه مذهب و روحانیت و معتقدات دینی، این باور را در میان مردم ایجاد میکردند که دولت مصدق دولتی ضد مذهبی و زمینه ساز نفوذ کمونیستهاست.
(روزنامه ایران ما،1330) تحولات سیاسی در آمریکا و انگلیس در مناسبات فیمابین آمریکا و انگلستان و پس از روی کار آمدن جمهوریخواهان در آمریکا، انگلیسیها توانسته بودند با ترفند بزرگ نمایی خطر کمونیسم نظر دولت جدید جمهوری خواه به رهبری ژنرال آیزنهاور را به اعاده دیکتاتوری در ایران جلب نمایند، خاصه آن که با روی کار آمدن: وینستون چرچیل - که در زمان وزارت جنگ خود سبب کودتای ۱۲۹۹ و صعود رضاخان به قدرت شده بود- همزمان با نهضت مبازره با کمونیسم در آمریکا (مک کارتیسم) و مرگ استالین در شوروی، شرایط بین المللی لازم برای کودتا علیه دکتر مصدق و نهضت ملی فراهم آمد؛ چرا که دولت جدید آمریکا، دولت مصدق را زمینه ساز صعود کمونیستها به قدرت میدانست.
زمینههای اقتصادی کودتا آمریکا و انگلیس با هدف تصاحب منابع عظیم نفتی ایران، سیاستهای یکسانی را علیه نهضت ملی در پیش گرفته بودند و اتحاد جماهیر شوروی نیز علی رغم شعارهای دفاع از منافع زحمتکشان، به منابع اقتصادی و سیاسی ایران چشم دوخته بود.
در روز بیست و هشتم مرداد دولت مصدق هیچ اقدام عملی علیه کودتاچیان نکرد و از مردم نیز برای مقابله با کودتا دعوت ننمود رئیس شهربانی را که مشکوک به همکاری با کودتاچیان بود، برکنار و خواهرزاده خویش، سرتیپ دفتری، را که از همکاران جدی کودتاچیان بود، به ریاست شهربانی منصوب کرد."