چکیده:
تمهیدات به مانند دیگر آثار عین القضات متاثر از مشرب و مشی عرفانی اوست و در عین تعلیمی بودن تجربیات عارفانه او را بیان می دارد. از اینرو عین القضات در آن زبانی با اصطلاحات خاص پدید می آورد که به یاری آن بتواند مقاصد و اندیشه های عارفانه و احساسات و هیجانات درونی خود را به گونه ای موثرتر ابراز نماید. عین القضاه، بخوبی می داند میزان اثرگذاری گفتار در مقایسه با نوشتار بیشتر است؛ دلایل این امر بروز احساسات و هیجانات گوینده، لحن و آهنگ ادای جملات، حالت های صورت و دست گوینده و از همه مهمتر حضور شنونده و مشاهده احوال و عکس العمل های او توسط گوینده است، زیرا گفتار را نمی توان فقط مشغله گوینده قلمداد کرد. گفتار حاصل ارتباط متقابل گوینده با شنونده است و گوینده پیشاپیش، واکنش شنونده را در فعالیت کلامی خود دخالت می دهد، از اینرو از کلام خطابی بهره می گیرد تا شنوندگان را به صورت پویا به سمت جریان عمل پیش برد. به این ترتیب خوانش و تحلیل متن مبدل به تجربه ای زیباشناسانه می-شود که از رهگذر آن خواننده و متن، در ذهن خواننده به هم می پیوندند و معنی را خلق می کنند. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بررسی اقسام خطاب در نثر صوفیانه تمهیدات می پردازد. برآیند تحقیق نشان از آن دارد که عین القضات کوشیده به جای بیان مفاهیم و معانی عرفانی در کسوت جملات خبری از انواع جملات انشایی با معانی ثانوی بهره برگیرد تا به این وسیله بر تاثیر کلام خود بر خواننده بیفزاید.
Like other work، Tamhidat has been influenced by Eyn Ol Ghozat's disposition and his mystical approach and his educational mystic experiences. Therefore، Eyn-al-Ghozat can develop his language with specific terms that will assist him to express intentions and ideas of spiritual and inner feelings and emotions to be more effective. Eyn-al-Ghazat knows well the impact of speech is more than writing; because the feelings and emotions of the speaker، the tone and melody of sentences، states of face and hands and more importantly the presence of the listener help both the listener and speaker to communicate effectively. Speech is not just the concern of the speaker; rather it is the interaction between the speaker and the listener which maters. The speaker is influenced by the listener and he tries to consider the listener's reactions. This study tries to address the mystical speeches in Tamhidat with a descriptive analytical approach. The results of the study show that Eyn-al-Ghozat has used different mystical rhetoric instead of using general sentences to increase the influence of his speech on the readers.
خلاصه ماشینی:
"نمونههای زیر تنها بخشی از هنر عین القضات در استفاده از پرسش برای تعلیم است و مطلب اصلی در قالب جملۀ پرسشی بیان میشود:«مگر این کلمه نشنیدهای که شیخ ابو سعید ابو الخیر روزی پیش گبری آمد از مغان،و گفت:در دین شما امروز هیچچیزی هست که در دین ما امروز هیچ خبر نیست؟»(همو،1389،ص 285) و:«مگر هرگز«یوسوس فی صدور الناس»با تو حربن کرده است؟»(همان، ص 121) عین القضات گاهی خود را خطیبی زبردست فرض میکند که مخاطبانی روبهروی دارد و مستقیم با مخاطب خویش سخن میگوید،به همین سبب با استفاده از فعلهای امری و خطابی فراوان و بهرهگیری از جملههای پرسشی،تصدیقی و تأکیدی،تکرار و امثال آن،ذهن خواننده را به شنیدن مطلب و کنجکاوی در باب آن و یافتن پاسخ تشحیذ و ترغیب میکند.
پرکاربردترین منادا در تمهیدات«عزیز»،«دوست»و«جوانمرد»است و براساس قرائن معنوی و فضای کلی سخن و جملاتی که پس از این نوع منادا ذکر شده است،به نظر میرسد غالبا قصد عین القضات جلب توجه مخاطب برای بیان مطلب و ایجاد انس با مخاطب بوده است.
عوامل این احساس را میتوان به صورت زیر دستهبندی کرد: 1-ابراز تأسف و حسرت بر فوت فرصت یا وجود موانع بر سر راه دریافت لطایف عرفانی:«دریغا!شغلهای دینی و دنیوی نمیگذارد که عشق لم یزلی رخت برصحرای صورت آرد!مگر که مصلحت در آن بود!و الا بیم سودای عظیم بودی!»(عین القضات، 1389،ص 106) و:«دریغا از دست کسی که شاهد را بیند با چنین خدوخال و زلف و ابرو،و حسینوار«أنا الحق»نگوید؟!»(همان،ص 119) 2-ابراز تأسف و بیان عجز مخاطب-بهطور کلی نوع بشر-از درک مطلب:«دریغا اگر بگویم که نور چه باشد،احتمال نکنی،و عالمها برهم اوفتد؛اما رمزی بگویم،و دریغ ندارم؛بشنو:«الله نور السموات و الأرض»یعنی أصل«السموات و الأرض»اصل وجود آسمان و زمین،نور او آمد."