چکیده:
سید معین الدین علی تبریزی معروف به شاه قاسم انوار از بزرگان و شاعران بنام دوره تیموری است و از عارفان قرن نهم به شمار می آید. به جرات می توان گفت که شخصیت شاه قاسم انوار بسیاری از معاصران خود را تحت تاثیر قرار داده و اغلب تذکره نویسان معاصر از او به نیکی نام برده اند. در این مقاله ،افزون بر معرفی شاه قاسم انوار، از تحصیلات، مقام و جایگاه علمی وی، شعر قرن نهم، مسافرت ها و دیدارهای وی با بزرگان عصر خود، آثار منظوم و منثور او و واقعه احمد لر و ارتباط وی با حروفیه (ماجرای سوء قصد به جان شاهرخ میرزا به سال 830 هجری قمری) نیز سخن به میان می آید؛ ماجرایی که تاثیر مستقیمی بر زندگی شاه قاسم داشته است. همچنین نکاتی مهم پیرامون مقام عرفانی وی بیان می گردد.
Sayyed Moein-Aldin Ali Hosseini Tabrizi known as Shah Ghasem Anvar is one of the celebrated poets and noblemen of the Teymorid Period and is also considered as a mystic of the ninth century. Shah Ghasem Anvar‘s personality could rightly be said to have influenced his contemporaries insomuch as most of the contemporaneous biographers have praised him excessively. The present article introduces him and talks about his attributes، personality and his education. It also explains his travels and his visit with his contemporary wise men and the the story of Ahmad Lor that describes an attempted assassination of Shahrokh Mirza in 830 A.H. which greatly influenced Shah Ghasem‘s life. His poetic and prosaic works are also included in this description.
خلاصه ماشینی:
"»(روملو،1384،ج اول،ص 341) علاوه بر منابع ذکر شده در بالا،از دیوان اشعار،مثنویها و آثار منثور سید معین الدین علی چنین میتوان استنباط کرد که وی انسانی فرهیخته و اهل علم بوده و طلب علم را فریضه میدانسته است؛چنانکه میگوید: {Sعقد زلفش تاب و چین دارد بسی#اطلبوا العلم و لو بالصین ببینS} (انوار،1337،ص 264) آشنایی او با علوم قرآنی و حدیث را استشهادهای متعدد وی در اشعار و آثار منثور تأیید میکند؛همچنین اشارات و تلمیحات فراوانی که وی به اساطیر سامی و ایرانی داشته،نشان میدهد که قاسم انوار تاریخ اسلام و ایران تا حدودی آگاهی داشته و به آن علاقهمند بوده است؛همچنین باید گفت که به آثار بزرگان ادب عرفانی،اعم از شعر و نثر،توجه وافر داشته است؛از جمله بزرگانی چون:سنایی،مولوی و عطار که از شاعران نامدار در عرصۀ تعرفان و تصوف هستند؛به گونهای که در دیوان اشعارش به موارد بسیاری برمیخوریم که از نامهای این بزرگان و مشایخ و یا آثار آنان یاد کرده است و این بیانگر تأثیر بسزای آن عارفان بر ذهن و زبان شاه قاسم است: {Sحکمت یونانیان حصار نگردد#از ضرر تندباد قهر خدایی# حکمت امجد شنو ز ملت احمد#پیر کهندیر خواجه سناییS} (همان،ص 341) {Sدویی بگذار و در یک جلد کن جمع#همه اقوال مولانا و عطارS} (همان،ص 338) {Sتا قیامت بوی معنی نشنوی#تا قیامت گر ره صورت روی# جان معنی قاسم ار خواهی بخوان#مثنوی معنوی مولویS} (همان،ص 320) 5-عرفان و تصوف در همان ایامی که شیخ صدر الدین موسی تدارک صبورانۀ قدرت دینی را برای فرزند خود،با گسترش تعالیم و بسط اندیشههای صوفیانه فراهم میساخت و شیخ فضل الله استرآبادی نیز به علنی ساختن مسلک و مشرب تازۀ فکری خود کمر همت بسته بود،در حلقۀ مریدان صفوی سالکی به نام شاه قاسم انوار بود که در اندکزمانی موفق به طی مدارج عالیۀ سلوک و مقامات طریقت شد و پس از خرقه ستاندن از دست پیر و مرشد خود و اجازۀ ارشاد یافتن،برای گسترش تعالیم صفوی روانۀ خراسان گشت."