چکیده:
مجموعة عظیم و متنوعی از دانش مکتوب که حاصل تلاش سیاستمداران، زبانشناسان، رماننویسان، شاعران، انسانشناسان، مردمشناسان، قومشناسان، جامعهشناسان، جهانگردان و سفرنامهنویسان غربی است، در حوزۀ مطالعات شرقشناسی قرار میگیرد. بیشتر اندیشمندان پساکلونیال مانند ادوارد سعید، مجموعة این تلاشهای علمی را ذیل عنوان گفتمان شرقشناسی قرار می دهند. تلاش مقاله متمرکز بر این پرسش است که از مجموعه عوامل مختلف، کدام وجوه، اندیشمندان حوزۀ پساکلونیال را به یکسانانگاری این مجموعۀ متنوع واداشته است، تا جایی که تمام این مجموعۀ متکثر را ذیل یک عنوان قرار میدهند. از خلال آثار مربوط به شرقشناسی میتوان ویژگیهایی مشترک برای مجموعة این مطالعات برشمرد که عبارتند از: پیوند با قدرت، ابداع شرق، عمومیت و یکپارچگی، خصلت آرشیوی و تاریخمندی، دوآلیسم خوب و بد، تمایز «ما» و «آنها»، اندیشیدن بهجای دیگری، خودمحوری، محوریت نیاز غربی، فرادستی ما و تحقیر دیگری. این ویژگیهای مشترک، اندیشمندان پساکلونیال را به یکسان انگاری این مجموعۀ متکثر در ذیل عنوان شرقشناسی متمایل ساخته و از همینروست که شرقشناسی می تواند به بزرگترین مصداق مطالعات میان رشتهای تبدیل میگردد.
خلاصه ماشینی:
"در میان مطالعات انجام شده در خصوص گفتمان شرقشناسی، اثر ادوارد سعید 1 نمونهای شاخص است که طی آن نوشتههای سیاستمداران، زبانشناسان، رماننویسان، شاعران، انسانشناسان، مردمشناسان، قومشناسان، جامعهشناسان، جهانگردان و سفرنامهنویسان غربی دربارة شرق را ذیل عنوان شرقشناسی و بهمثابه یک گفتمان، مورد بحث قرار داده است.
البته، پیش از سعید نیز برخی از نویسندگان مطرح کرده بودند که «شرقی» آفریدة «غرب» است، اما آنچه کتاب شرقشناسی 2 ادوارد سعید را از دیگر نوشتهها متمایز میسازد، آن است که سعید با استفاده از آرای اندیشمندانی، همچون: میشل فوکو و آنتونی گرامشی، هژمونی دانش غرب نسبت به شرق و همچنین قدرتی را که غرب به شرق تحمیل کرده است، به چالش میکشد.
2 ویژگیهایی که گاهی در خصوص استعمارآلود بودن مطالعات شرقشناسی بیان شده است (که در این زمینه سعید و کتاب شرقشناسی او اثر بارزی است)؛ حتی اگر در مورد اکثر آثار شرقشناسان انگلیسی و فرانسوی صدق کند، در مورد آثار شرقشناسان آلمانی و روسی کمتر دلالت دارد؛ از همین روست که باید عمومیت ویژگیها و مؤلفههای بیانشده را که حاوی نگاه کارگزارانه سیاسی و استعماری است نسبی تلقی کرد و مطلق ندانست.
هرچند ادوارد سعید به دقت مؤلفه های شرق شناسی را از هم تمیز نداده است، اما از خلال گفتارهای کتاب شرقشناسی ادوارد سعید و نیز با عنایت به تلاشهای همفکران پساکلونیالش میتوان ویژگیهای مشترکی را برای مجموعۀ این مطالعات برشمرد که ابداع شرق، عمومیت و یکپارچگی، خصلت آرشیوی و تاریخمندی، دوآلیسم خوب و بد، تمایز «ما» و «آنها»، اندیشیدن بهجای دیگری، خودمحوری، محوریت نیاز غربی، فرادستی ما و تحقیر دیگری از مهمترین آنهاست."