چکیده:
نحوه ادراک محیط یکی از مباحث و مفاهیم کلیدی در حوزه مطالعات متقابل انسان ـ محیط در مقیاس های کلان و خرد است. از آنجا که نظام عصبی و ادراکی انسان مسئول برقراری ارتباط بین انسان و محیط زیست اوست و امکانات و محدودیت های خاصی دارد لذا نمی توان بدون توجه و اشراف کافی به فرایندهای درک و فهم محیط از سوی مردم و سازوکارهای مرتبط با آنها، مبادرت به مداخله در محیط کرد. زیرا همین درک و فهم است که در نهایت تعبیر و تفسیر آنان را از محیط و جهان پیرامونشان شکل می دهد و اغلب به شکل رفتار در محیط بروز و ظهور پیدا می کند. از سوی دیگر، تجربیات جهانی نشان می دهد، در فرایند ادراک محیط و نتایج آن، بین زنان و مردان تفاوت هایی نیز وجود دارد. اگرچه این موضوع در کشور ما به طور مستقل کمتر مورد بررسی دقیق قرار گرفته است، اما نتایج چنین آزمایش هایی، هرچند کنترل شده و محدود، می تواند تاثیر قابل توجهی در برنامه ها و طرح های ارتقای کیفیت محیط زیست انسانی داشته باشد. از جمله روش های مرسوم برای کنکاش در چنین حوزه هایی روش های آزمایشی است. در همین راستا و در قالب یک فعالیت تجربی، از تعدادی دانشجوی دختر و پسر خواسته شد که از یک نمایشگاه عکس، که شامل بیست و دو تصویر از مناظر مختلف طبیعی و انسان ساخت بود، دیدن کرده و سپس به سوالاتی در مورد عکس ها پاسخ دهند. هدف از این آزمون، تشخیص چگونگی نحوه برداشت و ادراک محیط این تعداد از دانشجویان بوده است. و همچنین در وهله دوم سوال تحقیق این است که آیا بین دو جنس مرد و زن در این مورد اختلاف قابل توجهی وجود دارد یا خیر؟ این مقاله حاصل این فعالیت پژوهشی است که در آن، ضمن مرور ادبیات موضوع به تحلیل نتایج بدست آمده از این آزمون پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
ادراک محرکها در محیط کنترل شده و تأثیر جنسیت بر آن نمونه مورد مطالعه : دانشجویان دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) ناصر براتی* محمدعلی سلیماننژاد** *.
کلیات تحقیق این پژوهش در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) انجام شده و اهداف موردنظر آن، بررسی نحوه احساس و ادراک افراد از فضای کنترلشده و همچنین رابطه جنسیت بهعنوان عامل مؤثر در نحوه ادراک عناصر فضایی13 است.
نگارندگان در پژوهش پیشرو پس از بررسی مفاهیم پایه در روانشناسی احساس و ادراک (احساس، ادراک و شناخت)، روانشناسی محیطی14و مقوله جنسیت در روانشناسی؛ فرضیههایی را مطرح کرده و به روش آزمایشی (تجربی)، از طریق نشاندادن تعدادی تصویر از مناظر مختلف محیطی به 51 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشکده معماری و شهرسازی در محلِ از قبل آماده شدۀ آمفیتئاتر دانشکده به آزمون فرضیهها پرداختهاند.
چنین به نظر میرسد که انسان به گونهای غیر فعال محیط اطراف خود و اشیای درون آن را ادراک میکند و بدون هیچگونه دخل و تصرفی، اطلاعات و تصاویر دنیای بیرون بر او تحمیل میشوند؛ درحالیکه تحقیقات بهعمل آمده نشان میدهد که دادهها و تجربیات ادراکی قبلیِ انسان (اطلاعات و حافظۀ شناختی)، موجب پاسخ ادراکیِ نهایی او میشود [ایروانی و خداپناهی،147:1371؛ Barati,1997].
در مرحله تحلیل، ابتدا مجموع جامعه آماری یکجا دیده شد و سپس دادههای بدست آمده از پرسشنامهها برای هر گروه پسران و دختران بهطور مجزا نیز مورد بررسی آماری قرار گرفت که بیانگر میزان ادراک هریک از گروههای آزمودنی به ترتیب زیر است : نتیجه حاصله از جدول 1 نشان میدهد؛ با اینکه برای آزمودنیها مشخص نبود که در چه موردی از آنها سؤال خواهد شد؛ این پیشفرض که در مورد عکسها مورد پرسش واقع خواهند شد باعث شد که 45 درصد از آنان عامل مشترک در تمام تصاویر را که وجود عنصر "آب" بود را به خاطر بسپارند.