چکیده:
تهران از جمله بزرگترین کلان شهرهای دنیاست که به دلیل عدم انطباق ساختار قدیم و جدید آن، از نابسامانیهای بسیار رنج میبرد. عناصر تشکیلدهنده هویت این شهر که طی چندین دهه ثابت بوده است، طی تحولات صنعتی، اجتماعی و سیاسیـ که قطع تداوم فرهنگی را به دنبال داشتـ از خاطره اذهان عمومی پاک شدهاند.از جمله این عناصر لبههای شهری هستند که نقش اساسی در هویت منظرین با شهر دارند. رویکردهای حاضر به لبههای شهری در تهران به دلیل عدم شناخت ظرفیتهای منظرین آنها، حداکثر کالبدی بوده و به همین دلیل بسیاری از آنها، امروزه از بین رفتهاست. در صورتیکه لبههای شهری از عناصر اصلی معرفی شهر در ذهن مخاطب است. این نوشته درصدد است با استناد به دانش منظر شهری و تعریف لبه شهری در این نظریه، نمونهها و ظرفیتهای لبههای شهری تهران را تحلیل و ارزیابی کند.
خلاصه ماشینی:
"رشد تدریجی شهر و ظهور آرام عناصر نوین انقلاب صنعتی همچون خطوط راهآهن یا خیابانهای جدید در برخی شهرها از جمله شهرهای اروپایی، با عبور از میان شهرهای قدیمی فرصت انطباق با ساختار شهر و شکلگیری منظری واحد را داشته است؛ در صورتی که روند شتابآلود رشد شهر تهران، شهر کوچک دوره قاجاریه را به اکنون کلان شهری با سیمای آشفته و متفاوت از شهر سنتی بدل ساخته است.
2- نقش خوانایی : لبههای شهری به علت مشخص کردن امتدادهای اصلی در شهر، یکی از عناصر اصلی استخوانبندی و منظر شهری هستند و به این دلیل در ذهن ماندگار بوده و نقش مهمی در نقشه شناختی شهروندان از شهر را تشکیل میدهند.
ساخت و سازهای بلند شمال شهر به علت عدم تاکید بر لبههای توپوگرافیک شهر، روشنی و وضوح لبه شاخص البرز را از بین برده و یا شبکه بزرگراههای شهری که امروز خود پدیدآورنده لبههای مصنوع در لایه متاخر شدهاند، فاقد عناصر هویتی زمینهای هستند که بر آن شکل گرفتهاند و سبب گسست عینی و ذهنی بیش از پیش کلیت شهر شدهاند.
لبههای شهری به دلیل نقش مهمی که در ایجاد نقشهشناختی و ذهنی شهروندان دارند، باید منظر شبانهای منطبق بر ساختار روز داشته باشند تا در درک کلیت شهر گسست ایجاد نشود.
باکس : ثبات و تداوم در کل پیکره شهری و ایجاد انسجام در کالبد و تصور ذهنی از شهر با شناخت صحیح ظرفیت لبه به عنوان عنصری از منظر شهر و کمیتی کالبدی که یک امتداد و نشانهای قابل تشخیص از نظر بصری است، میسر میشود."