چکیده:
در عصر کنونی ، جهانی شدن شکل تازه ای به روابط اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی داده و نهادها و سازمان ها را دستخوش تحولات عمیقی کرده است . دولت ها در عصر جهانی شدن باید پاسخگوی نیازهای جدیدی باشد که قبلا به این صورت مطرح نبوده است . مدیریت یک کشور باید از این پدیده ی نو ظهور فرصت های تازه ای خلق کند و قبل از آنکه آن را تهدید به شمار آورد به ثمربخشی های آن بیاندیشد و از آن بهره گیرد. در مقاله ی حاضر ضمن توصیف دیدگاه های مختلف در مورد جهانی شدن و چالش های پیش روی دولت ها، نکاتی برای رویارویی دولت ها با این پدیده بیان گردیده و چشم انداز دولت ها در عصر جهانی شدن ترسیم شده است .
خلاصه ماشینی:
ترویج اندیشه ی جهان وطنی (Cosmopolitism) در سطح روابط میان ملل و اقوام ، ارتقاء دمکراسی و رشد فرهنگ سیاسی در سطح جهان ، تبدیل شدن اقتدار سنتی جوامع به قدرت نظام مند و رقابتی ، رشد و گسترش حقوق شهروندی (Citizenship(، تقویت و رشد آگاهی در قالب جامعه مدنی ، تحول در بینش های سیاسی ، تغییر شیوه ی نگرش به حیات سیاسی ، شکل گیری ایستارهای (Attitude) تکثرگرا و ضد اقتدارگرا در روابط ملت ها و دولت ها، تبادل اطلاعات ، عقاید، افکار و ارزش های سیاسی در سطح کلان و بین المللی و نهادمند شدن تکثر و آزادی انتخاب در قالب مدل های توسعه ی سیاسی و جامعه ی مدنی ، بخش قابل توجهی از تاثیرات جهانی شدن در عرصه ی سیاسی در سطح جهانی می باشد (میرمحمدی ،١٣٨١: ٦٤-٦٦).
استیلای کامل دولت های محلی بر شیوه ی زیست فرهنگی مردم خود با توجه به گسترش ارتباطات و اطلاعات در سطح جهان دیگر ممکن نیست و در نتیجه هژمونی ایدئولوژیک و فرهنگی الیگارشی های محلی تضعیف می شود (نش ، ١٣٨٧: ١٤-١٣) در واقع محور اصلی بحث جهانی شدن سیاست ، سخن بر سر این نکته است که برای نظم دولت - ملت چه سرنوشتی رقم خواهد خورد؟ به موازات رشد و افزایش روزافزون توانایی های بازیگران غیردولتی در دستیابی به اطلاعات غیر کنترل شده از طریق اتصال به شبکه های الکترونیکی و جوامع مجازی ، در واقع عنصر مهم قدرت و حاکمیت سیاسی ، فرهنگی «دولت -ملت ها» یعنی کنترل و مراقبت بر فضا و قلمرو کشور، فرو می پاشند.