چکیده:
مقاله حاضر مروری است گذرا بر زندگانی کوتاه اما پرشور و هیجان بزرگترین حکم علی الاطلاق ایرانی، ابن سینا، با دو هدف: هدف نخست پاسخ به این پرسش است که طالب علمان عادی از زندگانی این نابغه غیرعادی، چه درسهایی میتوانند بیاموزند؛ و هدف دوم زدودن ابهاماتی است که از ناحیه زندگانی نامهای پدیده آمده است که ادعا میشود بخشی از آن املای اوست و بخشی دیگر نوشته شاگردش ابوعبید جوزجانی. در این زندگینامه اموری مطرح شده که سیمای این حکیم بزرگ را مخدوش میسازد. بسیاری از بزرگان قدیم و جدید یا این نسبتها را پذیرفتهاند و یا در مورد آنها سکوت کردهاند؛ اما پذیرش این امور مستلزم پذیرش این موضوع است که شیخ در تمام عمر برخلاف آنچه میاندیشییده و سخن میگفته، عمل کرده است و عمری برخلاف آنچه میاندیشیده و سخن میگفته، عمل کرده است و عمری را صرف نظریهپردازی درباره اموری کرده است که خود در زندگانیاش پایبند به عمل به آنها نبوده است. در مقاله حاضر تلاش کردهایم با ارائه شواهد و قراینی نشان دهیم که پذیرش این دوگانگی موجّه نیست، و بسیاری از آن نسبتها یا نادرست است و یا قابل توجیه.
خلاصه ماشینی:
نيمنگاهي به زندگي و سيرت اخلاقي ابنسينا اسماعيل باغستاني( چكيده مقالة حاضر مرورياست گذرا بر زندگاني كوتاه اما پرشور و هيجان بزرگترين حكيم عليالاطلاق ايراني، ابنسينا، با دو هدف: هدف نخست پاسخ به اين پرسش است كه طالبعلمان عادي از زندگاني اين نابغة غيرعادي، چه درسهايي ميتوانند بياموزند؛ و هدف دوم زدودن ابهاماتياست که از ناحية زندگانينامهاي پديد آمده است كه ادعا ميشود بخشي از آن املاي اوست و بخشي ديگر نوشتة شاگردش ابوعبيد جوزجاني.
اين زندگينامه يا «سيره»، اساس تمام نوشتههاي زندگينامهنگاران بعدي، چون بيهقي، ابنخَلّكان و ابناَبياُصَيْبعه بوده است؛ و حاوي جزئيات درخور توجهي از زندگي پويا و سرشار از تلاش و مجاهدت دانشمند جامع و ذوفنون يگانهايست كه سراسر عمر كوتاه 58 سالة خويش را در كنار اشتغال دائم به امور علمي و فلسفي و تعليم و تعلّم، به گفتة خود در «سيره»، از روي «ضرورت» به كار سياست پرداخته و حتي در مقاطعي چند جامة وزارت بر تن كرده، و به اقتضاي پيشة طبابت، كه شغل شاغل وي بوده است، همنشين سلاطين و وزرا و امرا شده است.
(همان، 40) اما در اين زندگاني درخشان، ناآرام و در مواردي حتي هيجانانگيز، نكاتي بهطور مكرر ذكر شده و مسلم انگاشته شده كه پذيرفتني نيست، خاصه آنکه با آنچه در آثار او آمده است و در مواردي مبيّن اعتقادات ديني و اخلاقي و خلوص نيت شيخ است، ناسازگار مينمايد.
(181ـ180) ابنسينا در رسالة في السعادة (277) بر تعادل ميان قواي شهواني و عقلاني تأكيد ميكند و بر آن است كه براي آن كس كه در پي حقيقت امور باشد، لذّات عاجل، هيچيك سعادت محسوب نميشود؛ زيرا خالي از نقص نيست (همان، ص261).