چکیده:
این مقاله با هدف بررسی تحلیلی اصول تربیت اخلاقی و اصول تربیت عرفانی به معنای قواعد تجویزی، عام و کلیای که در فرایند تحول اخلاقی و عرفانی بهکار گرفته میشود، و تعیین میزان انطباق و عدم انطباق آنها با یکدیگر سامان یافته است. پرسش اصلی این است که اصول و قواعد کلی حاکم بر دو فرایند تربیت عرفانی و اخلاقی به چه میزان انطباق دارند. روش پژوهش، روش کتابخانهای و تحلیل محتوای کتب اخلاقی، و عمدتا عرفان عملی و استنطاق این متون برای به دست آوردن اصول تربیتی و مقایسه آن دو دسته اصول بود. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که علیرغم اینکه ماهیت تربیتی دو فرایند تربیت عرفانی و اخلاقی، اقتضای اصول مشترکی مانند تدریج، شریعتمحوری و ترابط تأثیری ظاهر و باطن را دارند، اما در بخشی از اصول ناهمپوشان هستند. دو اصل تودهمحوری و پرورش تعقل اخلاقی از اصول مختص تربیت اخلاقی و اصول فردمحوری، ترتب اندراجی، انحلال فردیت و لزوم مرشدمحوری از اصول مختص تربیت عرفانی شناخته شداین مقاله با استفاده از روش توصیفی ـ کتابخانهای و با تکیه بر منابع اسلامی، به شناسایی و طبقهبندی نشانههای صبر بر معصیت در چهار بعد شناختی، هیجانی، انگیزشی و رفتاری پرداخته است. ضمن بررسی نشانگان کلی صبر، بهطور ویژه آن دسته از نشانههایی که میتوانند در موقعیت معصیت محقق شوند، شناسایی و تبیین شدهاند. نتایج نشان داد که در بعد شناختی سه نشانه، در بعد هیجانی چهار نشانه، در بعد انگیزشی یک نشانه و در بعد رفتاری سه نشانه میتواند حاکی از ویژگی صبر بر معصیت باشند. در پایان مباحثی برای تشخیص ممدوح یا غیرممدوح بودن صبر و شناخت مراتب صبر، حد نصاب نشانهها برای صدق ویژگی صبر بیان شده است.
خلاصه ماشینی:
"البته با توجه بهمعنای زهد و همچنین در نظر گرفتن روایات دیگر، که در ادامه آمده است، میتوان گفت: زهد علاوه بر مصیبت، میتواند در ترک معصیت و انجام طاعت نیز بهعنوان سازوکار صبر عمل کند.
پس میتوان گفت: لازمة صبر بر طاعت یا صبر بر معصیت این است که خود را مقهور خداوند متعال بداند و در برابر خداوند ادعای منیت و بزرگی نکند و الا اگر کسی بخواهد حالت استکبار در برابر خداوند داشته باشد و توجه نداشته باشد که مقهور خداوند، است تحمل دشواری اطاعت خداوند یا ترک معاصی او، برایش بسیار سخت خواهد بود و احتمال دارد هر لحظه دچار بیتابی شده و از حالت صبر خارج شود.
بنابراین، اگر فرد در مقابل شخص ضعیفتر شکسته نفسی کند و او را مورد تعظیم و اکرام قرار دهد، میتوان گفت: تواضع کرده است، ولی نسبت به او خشوع نشان نداده است؛ زیرا خشوع، صفت قلب است که از توجه و فکر در عظمت فرد مقابل و احساس مغلوب شدن ناشی میشود، طبیعتا فرد خاشع بعدا از این احساس، قلبا و بدنا در برابر مخشوعله، اظهار کوچکی (تواضع) نیز میکند.
با توجه به آنچه گذشت، میتوان گفت: یکی از پیامدهای صبر در در زمینة رفتاری و هیجانی «حلم» است؛ زیرا کسی که میتواند دشواری را تحمل کرده و خود را از بیتابی حفظ کند، مطمئنا در مقام رفتار هم خویشتندار خواهد بود."