چکیده:
با ملاحظه مراحل سه گانه زندگی از نظر کی کگور، به ویـژه مرحلـه آخـر که مرحله دینی است ، درمی یابیم کـه اخـلاق مـورد نظـر کی کگـور، در مرحله دینی یا ایمانی حیات محقق می شود. آنچـه وی در آثـار خـود بـا عنوان اخلاق از آن یاد می کند اخلاق عرفی هگلی است و به هیچ وجـه اخلاق مورد نظر خود او نیست . همچون کانت که عقـل عرفـی و عقـل استعلایی دارد می توان برای کی کگور هم اخلاق عرفی و اخلاق برتر در نظر گرفت . اخلاق ایمانی (Ethics of Faith) عنـوانی اسـت کـه ایـوانز تحت آن به اخلاق کی کگور می پردازد. پایه این اخلاق ، ایمان به خـدا و تسلیم در برابر امر خداست . در این مقاله تک تک عناصـر و مولفـه های اخلاق ایمانی کی کگور را که عبـارت از تسـلیم مطلـق بـه امـر مطلـق ، عشق ، تمرین و تقلید، و اخلاص است ، معرفی خـواهیم کـرد. از اخـلاق تحقق خود نیـز سـخن خـواهیم گفـت کـه پیونـد فلسـفه اگزیستانسـی کی کگور با اخلاق است . نیـز اضـافه خـواهیم کـرد کـه اخـلاق ایمـانی کی کگور با مولفه تسلیم در برابر امر خدا، در زمره نظریه های امر الاهـی محسوب می شود.
خلاصه ماشینی:
. p ,١٨٤٣ ,The Youngman) (٢٢٣ مرحلۀ اخلاقی مجموع قوانین منسجمی برای پایه ریزی خیر در جامعـه اسـت ، شـخص باید خود را با جامعه سازگار کند و مصلحت جامعـه را بـر منفعـت شـخص خـود مقـدم دارد، ممکن است اعمال اخلاقی لذت هم داشته باشند، اما او به خاطر لذت آنها را انتخاب نمی کند، بلکه به خاطر اصول والاتر آنها را انتخاب می کند.
کسـی کـه از امـر کلی می گذرد تا فرد شود یعنی پیرو اخلاق امر مطلق است هرگز نمی تواند فردی باشد کـه خـود را با امر کلی بیان کند و برای دیگران نسخه ای قابـل فهـم باشـد.
(کی کگور، ١٣٨٥، ص٩٥) وی می گوید هر کس فکر کنـد عشـق مطلق به خدا با سرد شدن نسبت به همۀ عزیزان حاصـل می شـود خودپرسـت و ابلـه اسـت ، چراکه وظیفۀ مطلق عشق به خدا انسان را از عشق بـه دیگـران بـاز نمـی دارد: «ابـراهیم در لحظه قربانی [کردن ] اسحاق باید پسرش را با تمام وجود دوست بـدارد و وقتـی خـدا او را از ابراهیم طلب می کند باید او را بیشتر هم دوست بدارد و فقط در این هنگام است که می توانـد او را قربانی کند ...
نکتۀ مهم در امر خدا به عشق به دیگران این است که اگر کسی به دیگران عشـق بـورزد هرگز دزدی ، قتل ، و آزار آنها را روا نمی دارد و همواره با دیگران صادق و دلسـوز اسـت و بـه آنها کمک می کند.