چکیده:
کاربردهای مجازی یکی از کارکردهای رایج زبان است. شناخت این کاربردها، از کلیدهای فهم متون مقدس میباشد. در فهم قرآن، شناخت اینگونه کاربردها از اهمیت بسیاری برخوردار است و بدون تشخیص آنها برداشتهای ناصوابی از آیات قرآن حاصل میشود. سلفیان با تأکید بر فهم ظاهرگرایانه، وجود مجاز در قرآن را انکار کردهاند. در این مقاله ضمن نقل آرا و سخنان آنان در این زمینه، به نقد و بررسی دیدگاه آنان میپردازیم و نشان میدهیم که پارادایم «حقیقت و مجاز»، قرنها الگوی رایج و غالب در فهم قرآن بوده است و پارادایمهای پیشنهادی آنان ـ نظیر «مشترک معنوی» و «اسلوب»ـ هیچگاه چنان نبوده است و نمیتواند جانشین مناسبی برای آن الگوی مسلط باشد. علاوه بر این، ادعاهای آنان با حقایق تاریخی سازگار نیست و خود نیز در اینگونه دعاوی به تناقضگویی دچار شدهاند.
خلاصه ماشینی:
"قرآن در برابر اعتقاد به چنین شفاعتی و لحاظ چنین نسبتهایی میفرماید: لا یقبل منها شفاعة(بقره: 48) یعنی شفاعت استقلالی در کار نیست و این امر با آیات مشتمل بر استثنا مثل «إلا من أذن له الرحمان ورضی له قولا»(طه 109) منافات ندارد؛ زیرا اگر خدا به کسی اجازة شفاعت دهد، این شفاعت کاری در برابر خدا نیست بلکه با رضایت الهی است و قرآن این نوع شفاعت را اثبات میکند.
البته هیچ بعدی ندارد که ایمان و محبت خدا و اولیای الهی در روز قیامت این اثر را داشته باشد که آثار گناهان انسان را زایل کند؛ زیرا اصل تأثیر اعمال بر یکدیگر مطلبی است که آیات قرآن بر آن دلالت دارند که در ادامه به برخی از این موارد اشاره میکنیم.
بررسی بیانهای مختلف در انکار دلالت قرآن بر شفاعت از جمع بین آیات شفاعت به این نتیجه دست یافتیم که از نظر قرآن کریم شفاعت به صورت مطلق نفی نشده، بلکه شفاعتی که با اذن و رضایت خدای متعال باشد پذیرفته است، ولی برخی به بیانهای مختلف دلالت قرآن بر شفاعت را انکار کردهاند که در ادامه بیان و بررسی خواهد شد.
وأما الذین سعدوا ففی الجنة خالدین فیها ما دامت السماوات والأرض إلا ما شاء ربک»(هود: 106 ـ 108) بهسبب وجود دلیل قطعی بر خلود اشقیا در آتش و سعادتمندان در بهشت از ظهور آیه دست برمیداریم و میگوییم اینگونه نیست که چنین خواستی برای خدا باشد و استثنا صرفا برای بیان شمول قدرت و مشیت خداست، ولی در مثل «لاتنفع الشفاعة إلا من أذن له الرحمان ورضی له قولا»(طه 109) و «ولایشفعون إلا لمن ارتضی»(انبیاء 28) دلیلی برای دستبرداشتن از ظهور نداریم."