چکیده:
عقل نقش قابل توجّهی در تنظیم و جهت دهی رفتارهای انسان به سمت ارزش هـا و فضایل اخلاقی دارد. قاضی عبدالجبّار از جمله اندیشمندان فلسفه اخلاق است که به این مسئله توجّه داشته و اندیشه های اخلاقی خود را بر عقلانیـت بنیـان نهـاده است . دیدگاه وی در خصوص کارکردهای عقل در اخـلاق در سـه رویکـرد عمـدٔه معرفــت شــناختی ، وجودشــناختی و انگیزشــی قابــل بررســی اســت . از حیــث معرفت شناختی عقل قادر خواهد بود تا هـم گزاره هـای بنیـادین نظـام اخلاقـی را کشف کند، هم صغریات و جزییات اخلاقی را بر آنها منطبق کند و هم وجوه حسن و قبح افعال را تشخیص دهد. در رویکرد انگیزشی نیز عقل ، با تشخیص صـحیح و روشن ساختن نتایج و عواقب فعل ، نقش قابل توجّهی را در ایجـاد شـوق و انگیـزٔه صحیح و به کار گرفتن قوای محرّکـه در جهـت تحقّـق بخشـیدن بـه فعـل ، ایفـا می کند. از حیث وجودشناختی ، امر به گونـه ای اسـت کـه انسـان بـا انتخـاب هـای عاقلانه به خود وجود می بخشد.
خلاصه ماشینی:
در رویکـرد معرفـت شـناختی ، ایـن مسـئله دنبـال خواهـد شـد کـه نقـش عقـل در شـناخت مبـانی اخـلاق و همچنـین ارزش هـای اخلاقـی چـه انـدازه است و آیا عقل اساسـا مـی توانـد بـه درک ایـن امـور توفیـق یابـد؟ در رویکـرد انگیزشـی هـم بررســی مــی شــود کــه نقــش عقــل در ایجــاد انگیــزش و تحریــک انســان در انجــام افعــال اخلاقی و ترک افعال غیراخلاقی تا چه اندازه است ؟ بـه جهـت بررسـی ایـن مسـایل ، ابتـدا بـه تبیـین اندیشـه هـای قاضـی عبـدالجبار در بـاب عقــل پرداختــه ، ســپس دیــدگاه شــهود عقلانــی عبــدالجبار بــه عنــوان بنیــان اندیشــه های اخلاقــی را بیــان کــرده و پــس از آن بــه بررســی کارکردهــای عقــل در ســه رویکــرد مــذکور می پردازیم .
». (همان ، ج٦، بخش ١، ص٦١) بنابراین ، حسن و قبح ذاتی امور بنیـادین کـه بـه عنـوان موضـوعات ارزش های بنیادین واقع می شوند نیز در اندیشۀ عبدالجبار توسط عقل صورت مـی گیـرد و ایـن عقل است که به قبح ذاتی این وجوه حکم می کند.
٢. از دیگر کاربردهای عقل در اخلاق به لحاظ انگیزشی ، این است که عقل نزد قاضی عبدالجبار به عنوان ریشه و اساس مسئولیت های اخلاقی محسـوب مـی شـود؛ بـه ایـن معنـا کـه تمـام مسئولیت های اخلاقی به عقل ارجاع داده می شود و خود عقل است که باید این مسئولیت ها را تحمل کند.