خلاصه ماشینی:
"گلچین در دامن آفتاب مدینهحکایتهایی از کیمیای سعاد و جوامع الحکایات انتخاب:ناصر نادری اشاره {IBدر فصلی که در آنیم،رحلت پیامبر اکرم صلی اله علیه وآله و سلم و شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و نیزشهادت امام رضا علیه السلام در آن قرار گرفته است.
چون سلام بازداد،پرسیدند«که وحی آمده است که سجود دراز میباید کرد؟» گفت:«نه،نه!که حسین مرا شتر خویش ساخته بود،نخواستم که بر وی بریده کنم1» پینوشت (1).
بریده کردن:بریدن،منقطع کردن منبع کیمیای سعادت،ابو حامد محمد غزالی طوسی،ص 413 بهای مهتر دوران آوردهاند که وقتی رسول(صلی الله علیه و آله و سلم)در وقت نماز دیگر1از حجرۀ طاهره قصد مسجد کرد تا نمازدیگر بگزارد،کودکان مهاجر و انصار در راه گذار مسجد بازیمیکردند و چون رسول(علیه السلام)را بدیدند در وی آویختندو هر یکی از آن کودکان میگفت:«شتر من باش!»که گمانکردند که هر چه حسن و حسین را جواب اید،ایشان را همان آید و مهمتر(علیه السلام)تن بر ایشان در داده بود و زمان الزام2در تصرف ایشان نهاده و صحابه،از جهت اقامت نماز دیگر،انتظار رسول(علیه السلام)میکردند."