خلاصه ماشینی:
1و آن شرقیة نیست به این معنی که تجردشمثل تجرد عقل نیست،و عقل بلاواسطه از حق-تعالی-صادر است و نفس به واسطۀ عقلاز حق صادر است،کما قال(علیه السلام)فی حدیث کمیل:«و العقل وسط الکل».
3 و این حدیث شریف را شرح عرفانی و بیان حکمی نمودهایم و اسرار حقه در او مندرجاست و این شجرۀ مبارکه نه غربیه است،به این معنی که از عالم جسمانی نیست،و عالمجسمانی را به غرب تعبیر نمودهاند به اعتبار آخر شدن و تمام شدن قوت وجودش و اینعالم را،عالم ظلمت هم تعبیر میکنند،به اعتبار عدم ظهور کمالش و نفس کلیه را توجهیاست به این عالم و توجهی است به عقل کل و جامع صفات حیوانیه و ملکیه است،و اولتعلق نفس کل در این عالم به قلب است:{/(یکاد زیتها یضیء)/}4یعنی نزدیک است زیتآن شجره مضیء باشد بنفسه یعنی الهامات بر او وارد میشود{/(و لو لم تمسسه نار)/}و هرچند مس نکند زیت را نار،یعنی نار تعلیم و یا نار تکلم کما فی الحدیث عن النبی(صلی اللهعلیه و آله و سلم):انه سئل عن الأولیاء؟فقال:«هم الذین یذکرون الله برؤیتهم».
نفس کل که نور است علی(علیهالسلام)است به اعتبار تجردش ربط خاصی و اتصال تامی به عقل کل دارد،که محمد(صلیالله علیه و آله و سلم)است،کما قال:«أول ما خلق الله نوری».
و از این بیان متفطن میشودصاحب بصیرت به سر حدیث حضرت صادق(علیه السلام)حیث قال: «طوبی شجرة من الجنة أصلها فی دار علی بن أبی طالب و لیس من مؤمن إلا و فی دارهغصن من أغصانها».
و زجاجه قلب علی علیه السلام است،که علم محمد صلی الله علیه و آله و سلم در آنزجاجه ریخته شده است.