چکیده:
فرهنگ سازمانی مکتب مدیریت از منظر فرهنگ اسلامی به روش توصیفی و جمع آوری دادهها به صورت کتابخانه ای و جستجو در منابع اینترنتی در این نوشتار مورد تجزیه و تحلیل و نقد قرار میگیرد. فرهنگ در نظریه پردازان مکتب مدیریت کلاسیک به نظر تیلور مجموعه پیچیدهای است که شامل معارف، معتقدات، هنرها، صنایع ، فن ها، اخلاق، قوانین سنتی و سرانجام تمام عادات، رفتار و ضوابطی است که انسان به عنوان عضو یک اجتماع آن را از جامعه خود فرا میگیرد و در قبال آن جامعه تعهداتی به عهده دارد. نظریات مکتب مدیریت کلاسیک با پشتوانه فرهنگ سرمایه داری، پروتستانتیزم با نگاهی پوزیتویسمی(مثبت گرایی) به مسایل مدیریتی در حول محور کارایی و سود بدون توجه به فرهنگ و اخلاقیات می باشد. پشتوانه فرهنگ مدیریت اسلامی قرآن، روایات و احادیث سیره نبوی و ائمه اطهار(ع ) و منابع تاریخی می باشد. یافته های این تحقیق نشان می دهد، مولفه های فرهنگ سازمانی یک مکتب ، جدای از فرهنگ آن جامعه نیست ، ولی به صورت اختصاصی مولفه های فرهنگ سازمانی مکتب مدیریت کلاسیک را باتوجه به زمان و صاحب نظران آن میتوان، جهانبینی (اخلاق و عقایدپروتستانتیزم )، کارایی، سود و هزینه ، تخصص ، رسمیت ، هدف مداری، انسان اقتصادی، عقلانیت درکار، زمانسنجی، کارسنجی، تقسیم کار و... نام برد. به طور کلی در تطبیق مولفه های فرهنگ سازمانی مکتب کلاسیک با فرهنگ اسلامی، به ظاهر برخی نکات مشترک مانند اهمیت کار، علم آموزی، تقسیم کار، تخصص ، نظم و انضباط، رعایت مقررات و... وجود دارد. ولی تفاوت ماهوی در تفسیر و بهرهبرداری از هر یک از مولفه ها با یکدیگر دارند. هدف نهایی در فرهنگ اسلامی در کلیه فعالیت ها رضایت خداوند است ، ولی در فرهنگ سازمانی مکتب مدیریت کلاسیک همه مولفه های فرهنگی به واسطه آنکه به طور مستقیم و غیر مستقیم سبب کارآیی و در نتیجه سود بیشتر می گردد، مورد توجه است .
خلاصه ماشینی:
فرهنگ در نظریه پردازان مکتب مدیریت کلاسیک به نظر تیلور مجموعه پیچیدهای است که شامل معارف، معتقدات، هنرها، صنایع ، فن ها، اخلاق، قوانین سنتی و سرانجام تمام عادات، رفتار و ضوابطی است که انسان به عنوان عضو یک اجتماع آن را از جامعه خود فرا میگیرد و در قبال آن جامعه تعهداتی به عهده دارد.
یافته های این تحقیق نشان می دهد، مؤلفه های فرهنگ سازمانی یک مکتب ، جدای از فرهنگ آن جامعه نیست ، ولی به صورت اختصاصی مؤلفه های فرهنگ سازمانی مکتب مدیریت کلاسیک را باتوجه به زمان و صاحب نظران آن میتوان، جهانبینی (اخلاق و عقایدپروتستانتیزم )، کارایی، سود و هزینه ، تخصص ، رسمیت ، هدف مداری، انسان اقتصادی، عقلانیت درکار، زمانسنجی، کارسنجی، تقسیم کار و...
هدف نهایی در فرهنگ اسلامی در کلیه فعالیت ها رضایت خداوند است ، ولی در فرهنگ سازمانی مکتب مدیریت کلاسیک همه مؤلفه های فرهنگی به واسطه آنکه به طور مستقیم و غیر مستقیم سبب کارآیی و در نتیجه سود بیشتر می گردد، مورد توجه است .
در واقع یک خرده فرهنگ به نسبت مؤلفه های فرهنگ کلی جامعه است ، به عبارت دیگر اگر کلیت مکتب مدیریت کلاسیک را به عنوان یک سازمان تلقی نماییم ، خود دارای مؤلفه های فرهنگی است که بر خاسته از نظر نظریه پردازان این مکتب است .