خلاصه ماشینی:
"برای مثال در هلند داشتن حداقل سهام در مؤسسات یا انعقاد قراردادهای توزیع مشترک امری رایج بود تا اینکه در سال 1990 با ایجاد تغییراتی در قانون به بانکها و شرکتهای بیمه اجازه داده شد که بیش از 15 درصد سهام یکدیگر را تحت مالکیت خود درآورند، بطوریکه در حال حاضر مجددا پیریزی مهمی در این بازار با همکاری شرکتهای بیمه بزرگ و مؤسسات مالی در حال انجام است.
برای مثال، شرکتهای بیمه در فرانسه، مالک تعدادی بانک و مؤسسات مالی هستند و همچنین تسهیلات مالی مانند کارتهای اعتباری، وامهای شخصی، وثیقهها و معاملات سهام خصوصی را بوجود آوردهاند، ولی هنوز هیچ کوشش جدی در ارتباط با ایجاد یک حرکت مؤثر برای ورود به بخش بانکی صورت نگرفته است.
در راه عرضه انواع وسیعتر، استراتژیهای توزیع نیز تغییر کرده و شامل آن دسته از کارکنان بانک که به عنوان مشاور و راهنمای مالی کار میکنند میشود که به عنوان کارمندان متخصص در اختیار شعب بانک گذارده میشوند تا فروش انواعی از تولیدات بانکی و بیمهای را به رئیس شعبه گزارش کنند.
واحدهای تخصصی بانکها پیشنهادهای تازه را بر اساس سلسله مراتب موجود تعیین میکنند ولی مشتریان آنها تمایل دارند که موقعیت واحدهای تخصصی در تشکیلات بانکها افزایش یابد تا به سهولت بتوانند از طریق این واحدها به تصمیم گیرندگان دسترسی پیدا کنندکه این امر تا حدی مورد توجه برخی از بانکهای معروف قرار گرفته است.
به عنوان قسمتی از یک ارتباط با چنین مشتریانی است که، بیمهگر انتظار دارد برای ارائه خدمات خود از بانک استفاده کند، آنهائی که آزادانه فعالیت میکنند میتوانند بودجهای را که لازم دارند تحت یک وام ساده به عنوان کمک هزینه دریافت کنند."