خلاصه ماشینی:
ادبیات ازبکستان برگردان از روسی به انگلیسی:سرگئی اش برگردان از انگلیسی به فارسی:سیف اله گلکار البک بخشی1شاعری مردمی بود،یکی از بهترین شاعران.
یکبار از او پرسیدند:-چیزهای زیبای گیتی کدامند؟پاسخ او چنین بود: «ستارگان در شب،زیباست.
» «تابش و درخشش روشنایی زیباست.
» «چهرهی شاد نوعروس زیباست.
» «لبخند آدمها گاه مردن زیباست.
از البک بخشی پرسیدند:چیزهای بد گیتی کدامند؟پاسخ او این بود: «شب،بینور ستارگان،بد است.
» «زمین،بیپرتو آفتاب،بد است.
» «اشک ریختن،در جشن،بد است.
» «مردن با اخم و ناخرسندی،بد است.
» «خشم سیل،بیبهار،بد است.
» «تبار بیقهرمان،بد است.
» «شخمزنندهی بیزمین،بد است.
بخشی خوانندهی آواز و شاعری است که شعرهای مردمی میسراید.
شعرهای بخشیانا با ویژگی پیوند و به هم آمیختن شعر و نثر گردآوری شده است.
«گیتی بیبچهها،بد است.
» و چون از او پرسیدند:در گیتی چه چیزهایی اشک به چشم میآورد؟پاسخ داد: «ستارهی بیفلک،اشک به چشم میآورد.
» «روشنایی بیزمین،اشک به چشم میآورد.
» «عروسی به هم خورده،اشک به چشم میآورد.
» «مرگ نابهنگام،اشک به چشم میآورد.
» «اندوه ناگهانی خزان،اشک به چشم میآورد.
» «مهتر بیقبیله،اشک به چشم میآورد.
» «گشتزار کشت نشده،اشک به چشم میآورد.
» «کودک بیمادر،اشک به چشم میآورد.
» و او به این پرسشها: -پرارجترین چیز در گیتی چیست؟ -فرومایهترین چیز در گیتی چیست؟ -چه چیزی بیشاز همه اشک به چشم میآورد؟ تنها یک پاسخ داد: «پردلی،ارجمندترین است.
» «تا پایان روزگار،اشک به چشم میآورد.
» از البک بخشی،بسیار پرسشها کردند و او با نگاه کردن به حلقهی سوارکاران دلیری که گرد آمده بودند گفت: «شما پاسخ همهی پرسشهایتان را گرفتید!» و دامن قبای بلندش را تکان داد و رفت.