خلاصة:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر انسجام متن در سطوح خرد و کلان بر بهبود درک مطلب دانش آموزان دارای دانش قبلی کم و زیاد نسبت به موضوع است. بدین منظور ابتدا آزمون دانش قبلی نسبت به موضوع در بین 320 دانش آموز سوم دبیرستان اجرا شد. سپس80 دانش آموز سال سوم دبیرستان که شامل 19 پسر و 61 دختر بودند به عنوان دانش آموزان دارای دانش قبلی زیاد نسبت به موضوع و80 دانش آموز سال سوم دبیرستان که شامل10 پسر و70 دختر بودند به عنوان دانش آموزان دارای دانش قبلی کم نسبت به موضوع انتخاب شدند. هر کدام از گروه های بالا و پایین به چهار گروه 20 نفری به صورت تصادفی انتخاب شدند و اعضای هر کدام از گروه ها یکی از نسخه های متن را خواندند. نسخه های متن شامل انسجام خرد و کلان پایین، انسجام خرد بالا و کلان پایین، انسجام خرد پایین و کلان بالا و انسجام خرد و کلان بالا بودند. منظور از انسجام خرد شاخص های ارجاعی، پیوندی ومعنایی است که جملات مجاور را به هم پیوند می دهد و انسجام کلان شاخص های ارتباط مفاهیم جزیی متن به مفهوم اصلی متن است. پس از اجرای پیش آزمون دانش آموزان به مدت 30 دقیقه متن آزمایشی را خواندند و در پایان پس آزمون درک مطلب اجرا گردید. با استفاده ار تحلیل واریانس و کوواریانس و آزمون t عملکرد درک مطلب دانش آموزان مقایسه شد و نتایج زیر به دست آمد: بین سطوح انسجام متن و سطوح دانش قبلی در نمره های درک مطلب کنش متقابل وجود دارد. هم چنین نمره های درک مطلب دانش آموزانی که نسخه انسجام متن خرد و کلان بالارا خواندند به طور معناداری بالاتر از نمره دانش آموزانی بود که نسخه انسجام خرد و کلان پایین را خواندند و بین سایر نسخه های انسجام متن در نمره های درک مطلب تفاوت معنادار مشاهده نشد. بین نمره های درک مطلب دانش آموزان دارای دانش قبلی بالا و پایین در متن انسجام خرد و کلان پایین باهم تفاوت معناداری مشاهده شد. یعنی دانش آموزان با دانش قبلی زیاد از متن با انسجام خرد و کلان پایین بهره بیشتری بردند و نمرات دانش آموزان با دانش قبلی کم در متن با انسجام خرد و کلان پایین کمتر از گروه دیگر بود. دانش آموزان با دانش قبلی کم از متن با انسجام خرد و کلان بالا بهره بیشتری بردند.
ملخص الجهاز:
براساس نتایج پرلز بیش از ٦٠ درصـد دانـش آمـوزان ایرانـی در درک مطلـب خوانـدن ضــعیف و خیلــی ضــعیف هســتند (کریمــی ، ١٣٨٦) و مهــم تــرین عامــل عــدم موفقیــت دانش آموزان در مدرسه ، مشکلات خواندن دانسته شده است و برخـی از دسـت انـدرکاران بر این باورند کـه ٨٥ تـا ٩٠ درصـد کودکـان دارای نـاتوانی یـادگیری مشـکلات خوانـدن دارند(تبریزی ، ١٣٨٠).
در مجموع یافته های تحقیقی تأکید به متن با انسجام پایین دارند تـا سـطوح پـردازش را در خواننـده بـالا ببرنـد،اما آیـا ایـن انسـجام پـایین بـرای همـه خواننـدگان مناسـب اسـت ؟ خواننده ای که دانش قبلی پایینی دارد آیا می تواند شکاف اطلاعاتی متن با انسجام پـایین را پر کند؟ آیا تحقیقاتی که بر روی زبان انگلیسی انجام شده در زبان فارسی هم قابل اسـتفاده است ؟ در کل به خاطر پاسخ دادن به این پرسش ها تصمیم گرفته شد تا تعامل انسجام متن با دانش قبلی خواننده مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود آیا در زبان فارسی هم انسـجام متن تأثیر معناداری بر درک مطلب دارد یا خیر و آیا مدل ارائه شـده توسـط کیـنچ (١٩٩٣) در زبان فارسی هم قابل استفاده است ؟ در تحقیق فعلـی عامـل ویژگـی هـای خواننـده و ویژگـی هـای مـتن بـه عنـوان دو متغیـر تأثیرگذار در درک مطلب مورد بررسی قرار می گیرد.
٣. نمره های درک مطلب دانش آموزان با دانش قبلی زیاد وکم نسبت به موضوع در متن بـا انسجام خرد و کلان بالا با هم تفاوت معناداری دارند.
Using Kintsch’s computational model to improve instructional text: Effects of repairing inference calls on recall and cognitive structures.