خلاصة:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی بازآموزی اسنادی بر ارزیابیهای شناختی، راهبردهای حل تعارض و سازگاری زناشویی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 200 زن متاهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره زندگی بهتر در شهر تهران در سال 1397 بود. از میان آنها به روش نمونه گیری در دسترس 30 زن انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگزین شد. ابزار پژوهش مقیاس ارزیابی استرس پیکاک و لانگ 1990، پرسشنامه سبک حل تعارض کاردک (1994) و مقیاس سازگاری زناشویی واکر و تامپسون (1983) و نیز برنامه بازآموزی اسنادی استینهارت و دالبیر 2008 بود که به شیوه گروهی در 10 جلسه دو ساعته هفتهای یکبار در مورد گروه آزمایش اجرا و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازهگیری مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که بازآموزی اسنادی در افزایش ارزیابی چالشی (994/4 =F، 014/0 =P)، ارزیابی از منابع (065/6 =F، 001/0 =P)، راهبرد حل مثبت تعارض (764/4 =F، 002/0 =P)، سازگاری زناشویی (861/5 =F، 001/0 =P)، کاهش ارزیابی تهدید (536/7 =F، 001/0 =P)، مشغولیت تعارض (865/4 =F، 002/0 =P)، کنارهگیری از تعارض (492/6 =F، 001/0 =P) و متابعت (764/4 =F، 03/0 =P) زنان موثر بوده و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجهگیری: از آنجا که برنامه بازآموزی اسنادی از طریق تقویت راهبردهای تفکر مثبت، راهبردهای انطباقی مدیریت تجارب متعارض بین فردی و غنیسازی مهارتهای رابطه بین فردی میتواند در بهبود نشانگرهای چندگانه کیفیت روابط زناشویی موثر واقع شود؛ پیشنهاد میشود که متخصصان بالینی از این شیوه برای حل تعارض افراد متاهل و افزایش سازگاری زناشویی آنها استفاده کنند.
ملخص الجهاز:
مرور تلاشهای یافتههای پژوهشگران علاقهمند به تحلیل نظامدار عوامل اثرگذار بر کیفیت تعاملات زناشویی نشان میدهد که دغدغه غنی سازی کیفیت تعاملات زناشویی سبب شده است تا همواره توسعه برنامههای آموزشی مختلف مانند برنامۀ آموزش غنی سازی روابط (دیویس، 2015)، برنامۀ آموزش مهارتهای زندگی (یوسفی، 1395)، برنامۀ آموزش بخشایش رفع اختلاف و کاهش تعارض در تعاملات (وارثینگتن، 2015)، برنامۀ آموزش شادمانی به شیوه فوردایس 1997 (نادری، مختاری میرکلا و محمد پور، 1393) و برنامۀ آموزش کاربرد عملی مهارتهای روابط صمیمانه (خمسه، زهرا کار و محسن زاده، 1394) با هدف تعمیق بیش از پیش خزانه مهارتهای مقابلهای، تقویت هیجانهای مثبت و غنی سازی مهارتهای تعاملات بین فردی در زوجها در کانون توجه پژوهشگران مختلف قرار گیرد.
مرور شواهد تجربی نشان میدهد که با توجه به اهمیت غیرقابل انکار پربارسازی یا غنی سازی مهارتهای رابطه بین فردی در زوجها به مثابه یک عامل ضربه گیر در مواجهه با تجارب انگیزاننده بین فردی، گروه کثیری از پژوهشگران اثربخشی برنامههای آموزشی مختلف را با هدف حفظ و ارتقای مصادیق چندگانه کیفیت رابطه زناشویی آزمون کردهاند (نظری، فلاح زاده و نظربلند، 1396؛ پناهی، کاظمی، عنایت پور و رستمی، 1396؛ زنگنه مطلق، بنی جمالی، احدی و حاتمی، 1396؛ جوادی، افروز، حسینیان، آذربایجانی و غلامعلی لواسانی، 1394؛ عدل، شفیع آبادی و پیرانی، 1395؛ دانش، 1389 الف و ب؛ شریفیان، نجفی و شقاقی، 2011؛ ملکی، اعتمادی، بهرامی و فاتحی زاده، 1394؛ خمسه و همکاران، 1394؛ درگاهی، محسن زاده و زهرا کار، 1394؛ روایی، افروز، حسینیان، خدایاری فرد و فرزاد، 1395؛ یوسفی، 1395).