خلاصة:
اساس فلسفی تعلیم و تربیت رایج بردوبنی جهانشناختی یا عالم دوقطبی بنا شده است.
عالم دو قطبی که به جوهرهای مستقل ماده و معنا یا اندیشه و امتداد اشاره دارد،
تفکیک میان بخشهای عالم، جامعه و انسان را توسعه بخشیده است. تفکیک فیزیک از
متافیزیک یا ماده از معنا به تدریج به گسترش قطب مادی یا فیزیکی انجامید و
ماتریالیسم را پدید آورد. پیامد جهانشناسی دو قطبی ماتریالیسم تربیتی، تفکیک
گرایی، تصلب تربیتی وسکولاریسم تربیتی است. هر نوع نوسازی و اصلاحات تربیتی در گرو
نوآوری فلسفی است. چرخش از عالم دو قطبی به جهان سه درجه ای، راه مناسبی برای تحقق
اصلاحات تربیتی و رهایی از آسیبهای عالم دو قطبی است. تبیین جهان سه درجهای در
گرو وحدت گرایی جهان شناختی و اعتقاد به عالم مثال (خیال) است. عالم مثال می تواند
با پر کردن حد فاصل عالم طبیعت و عالم عقل، وحدت جهان را محقق کند. جهان سه درجهای
برای تعلیم و تربیت ارمغانهای متنوعی دارد که برخی از مهمترین آنها عبارت اند
ازاتحاد فیزیک و متافیزیک، آشتی آدم و عالم، عبور از مجاز و نگرش زیباشناسانه .
فلسفه اسلامی به ویژه حکمت متعالیه پشتوانه نظری محکمی را در معرفت شناسی و وجود
شناسی برای اعتقاد به جهان سه درجهای فراهم میآورد.
ملخص الجهاز:
"در این مقاله تلاش میشود انتقال از دوگانه گرایی حاکم بر فلسفه، علم، فنآوری و تمدن جدید به جهان سه درجهای در دیدگاه اسلامی، نه تنها به عنوان یک نوآوری در فلسفه و فلسفه تعلیم و تربیت، بلکه همچون خاستگاهی برای نوآوریهای پی درپی در نظریه و عمل تعلیم و تربیت معرفی شود.
هرچه هست در سراسر عالم غیب و شهود صورتی در علم الهی دارد؛ پس گرچه ذات واجبالوجود درغایت احدیت و جلالت است و با هیچ چیزی شباهت ندارد(لیس کمثله شیء)، ولی صورت تمام موجودات واصل و حقیقت آنها- در اشرف مراتب و عاری از حدود و قیود و قصور مادی- درسعه وجود اوهست(صدرالمتالهین، ۱۳۷۵).
بدین ترتیب، ابهامات و اطلاعات تار درباره عناصر متافیزیک به کم اهمیتی رویدادها و عناصر متافیزیکی تفسیر نمیشود، بلکه به بیکفایتی تلاشهای معرفتی ما نسبت داده می شود؛ نقد وبررسی نظریه های متافیزیکی بخش مهمی از برنامه های درسی میشود و زمینه موضعگیری آشکار یادگیرندگان به ویژه در موضوعات حوزه خداشناسی فراهم می گردد؛ نسبت به ارزشهای حاکم بر تربیت تبیینی ارائه می شود و ارزشهای بنیادین و اساسی در پی ریزی تعلیم و تربیت مورد توجه قرار میگیرد.
۵. ۳ عبور از مجاز: با توجه به اینکه موضوع مباحثات متافیزیکی در فلسفه، بررسی و اثبات واقعیت است، به نظر می رسد ورود این نوع مباحثات به حوزه تعلیم و تربیت می تواند امکانی برای شناسایی مجاز از واقعیت فراهم نماید؛ زیرا وابستگی ما به ذهن و عدم امکان فراغت ما ازآن موجب شده که دانسته های ما مشتمل برآمیزه ای از واقعیت و مجاز (اعتبار) باشد."