Abstract:
درک خاص نیما از شعر و جایگاه شاعر، متضمن نوعی دلالت هنجاری است که بـه ترسـیم نوعی وضعیت آرمانشهری در شعر او منجر می شود. بر مبنای دیـدگاه ایـن مقالـه ، نیمـا نیـز همانند سمبولیست های اروپایی با تاکید بر مرجعیت «تخیل » در شعر، میان شعر و حقیقـت و به دنبال آن جایگاه شاعری و مقام رازبینی و رازگویی قرابت و یکسانی ایجاد می کنـد. چنـین قرابتی که با خود نفی وضعیت نابسامان موجود و ترسیم و القای جهـان آرمـانی را بـه دنبـال دارد، همسویی فراوانی با مفهوم ایدئولوژی در اندیشه سیاسی پیدا می کند. بـدین گونـه ، درک خاص نیما از شاعری به آن نوع از تفکر آرمانشهری در شعر او منجر می شود که می تواند بـه عنوان بارزترین جلوه تفکر اجتماعی در اشعار او شناخته شود.
Machine summary:
ما بر ایـن بـاوریم کـه درک خـاص نیما از شعر و شـاعری، متضـمن نـوعی دلالـت هنجـاری اسـت کـه بـه ترسـیم نـوعی وضـعیت آرمانشهری در شعر او منجر می شود و از این رو می تواند در حوزه تأملات اندیشه سیاسی مطالعه گردد.
در این میان شـعر و ادب فارسی نیز از حوزه نفوذ و تأثیر این مکتب بـه دور نمانـده اسـت ، تـا آنجـا کـه از دیـدگاه بسیاری از صاحب نظران، یکی از خاستگاهها و سرچشـمه هـای مهـم جریـان شـعری سمبولیسـم اجتماعی فارسی ، مکتب سمبولیسم اروپایی قلمداد شده است ؛ از ایـن رو بـازخوانی آرای همتایـان سلف نیما در سنت اروپایی و جست وجوی شاخص های تفکر هنجاری در آرای ایشان می توانـد در بررسی آرای نیما نیز مؤثر باشد.
بدین گونه است که شاعر سمبولیست کـه خـود را واجـد چنـین قـدرتی پنداشـته اسـت ، بـه جایگاهی والاتر برای خود نظر دارد.
آنچه از فحوای گفته های بودلر و یا رمبو بر می آید، تقدم شاعر بر شعر و تأکید بر توانایی هـای خاص اوست و در این میان شعر نیز اگر جایگاهی دارد بـه خـاطر آن اسـت کـه برآمـده از تفکـر غیب بین چنین پیامبری است .
در این شعر «مانلی » را می توان نماد خود شاعر دانست و «دریا» نیز نماد آرمانشهری است که مانلی /شـاعر حاضـر اسـت برای رسیدن به آن از همه هستی خویش بگذرد.
اگرچه ترسیم دنیای آرمانی از ویژگی های سمبولیسـم بـوده و برخاسـته از نـوع نگـاه و درک شاعرانه نیما است ؛ اما زمینه و زمانة شعر نیما به ما می گوید که شاعر در نحوه پـرداختن بـه ایـن جهان آرمانی و تأکیدی که بر آن دارد، هدفی دیگر را نیز دنبال می کرده است .