Abstract:
در کشورهای دارای وفور منابع طبیعی از جمله ذخایر نفتی، درآمد حاصل از این منابع به دلایل مختلفی از جمله عدم مدیریت صحیح این درآمدها،می¬تواند با تاثیرگذاری بر شرایط اقتصادی و اجتماعی، به مانعی برای توسعه تبدیل شود. هدف این مطالعه، بررسی رابطه درآمدهای نفتی و سرمایه اجتماعی در ایران طی دوره 86-1355 می¬باشد. به منظور تخمین مدل و تجزیه و تحلیل داده¬ها، روش خود توضیح با وقفه¬های گسترده (ARDL) و آزمون همجمعی باند مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس یافته های تحقیق، درآمد نفتی به عنوان شاخصی برای وفور منابع طبیعی، دارای تاثیر منفی و معنی¬دار بر سرمایه اجتماعی می¬باشد. نتایج همچنین نشان می¬دهند که افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه، تاثیر مثبت بر سرمایه اجتماعی در ایران دارد.
In oil-abundant countries، oil revenues، due to various reasons such as mismanagement، can influence the economic and social conditions and hinder development.
This paper examines the relationship between oil revenues and social capital in Iran during 1976-2007. To do this، the Autoregressive Distributed Lags (ARDL) approach and bound testing approach for co-integration are used to analyze data and estimate the model. The results indicate that oil revenues as an indicator for abundance of the natural resources have significant and negative influence on social capital. In addition، GDP per capita has positive impact on social capital in Iran.
Machine summary:
لیت و ویدمن (١٩٩٩ ,Weidmann &Leite )، با بررسی روی ٩٥ کشور طی دوره زمانی ١٩٧٠ تا ١٩٩٠ به این نتیجه رسیدهاند که وفور منابع طبیعی ، فرصت هایی برای رانت جویی ایجاد می کند که به ایجاد فساد اداری، افزایش جرم و کاهش سرمایه های اجتماعی منجر می شود.
گادریس و مالون (٢٠١١ ,Malone &Goderis )، در مطالعه خود تحت عنوان «وفور منابع طبیعی و نابرابری در توزیع درآمد»، به بررسی رابطه بین درآمدهای نفتی و نابرابری در توزیع درآمد با استفاده از روش دادههای تابلویی پویا در ٩٠ کشور طی دوره ١٩٦٥ تا ١٩٩٩ پرداخته و به این نتیجه رسیدهاند که درآمدهای نفتی در بلندمدت تأثیر مثبت و معنی داری بر نابرابری توزیع درآمد (به عنوان یکی از شاخص های منفی سرمایه اجتماعی ) دارد.
رحمانی و گلستانی (١٣٨٨)، نیز در مقاله خود تحت عنوان «تحلیلی از نفرین منابع و رانت جویی بر توزیع درآمد در کشورهای منتخب نفت خیز» به این نتیجه رسیدهاند که در دهه های اخیر درآمدهای نفتی در کشورهای توسعه یافته ای که دارای دولت کارا هستند، سبب کاهش نابرابری توزیع درآمد شده است .
نتایج برآورد بلندمدت این مدل نیز که در جدول ٤ ارائه شده است ، نشان می دهد که ضریب متغیر درآمد نفتی منفی و کاملا معنی دار می باشد و یک درصد افزایش در میزان درآمد نفتی ، باعث کاهش ١٥ درصدی در سرمایه اجتماعی می شود.