Abstract:
یکی از مسائل مهم فلسفه عرفان، ماهیت کشف و شهود و یا تجارب عرفانی است. در این باره دو دیدگاه از اهمیت بیشتری برخوردار است: ذات گرایی و ساخت گرایی. در این نوشتار دیدگاه شیخ درباره ماهیت تجربه عرفانی مورد تحقیق قرار می گیرد. فرضیه ما در اینجا آن است که مکاشفات عرفانی نزد سهروردی با وجود تنوع گسترده ای که دارند دارای اوصاف مشترکی هستند که در سنت ها و آیین های مختلف در طول تاریخ به وقوع پیوسته اند، از این رو دیدگاه وی به ذات گرایی نزدیک تر است.
Machine summary:
"معنای اتحاد و فنا از نظر سهروردی تجاربی همچون خلع بدن و رؤیت انوار و فرشتگان و استماع نغمات غیبی و آنچه را کهسهروردی سکینه میخواهد تا بدانجا ارتقاء و ادامه مییابد که به فنای عارف از خویش وآگاهی خود منجر میشود: چون از این مقام(یعنی خلع اختیاری بدن و حضور در عالم مثال و ملکوتن)بگذرد چنان شود که البته به ذات خویش نظر نکند و شعورش به خودی خود(بهانانیت خود)باطل گردد و این را«فنای اکبر»خوانند و چون خود را فراموش کنو فراموشی را نیز فراموش کند،آن را«فناء در فناء»خوانند(همو،ج 6:324).
صفت محوری تجارب عرفانی،تجربۀ حقیقت واحد است و عبارات فوق به نحو صریح برتجربۀ حقیقت واحد تاکید میکند،به گونهای که در مقام شهود و مشاهدۀ وجه باقی حق ونور الانوار،همه چیز و هرهویتی هالک و باطل میشود،با این همه و برخلاف عبارت مذکورسهروردی در آثار دیگر خود از اضمحلال عارف در معروف و اتحاد او با خداوند به شدتتحاشی میورزد و اگرچه گاه از اصطلاحاتی مانند فنای اکبر و فنای فنا استفاده میکند اما مرادنهایی او به تعبیر خودش«اتحاد عقلی و شدت قرب و اتصال»است: اتحادی که بین انوار مجرده است اتحاد عقلی است نه جرمی...
عالم خیال نزد سهروردی از برخی عبارات شیخ اشراق چنین به نظر میرسد که عالم خیال خواه متصل یا منفصل که ازآن به عالم مثال یاد میکند،دو ویژگی مهم دارد:یکی محاکات اضداد و دیگری صورتبخشییا نقشبندی به معانی: چون معنی غیبی در نفس متصور شود،باشد که به زودی منطوی گردد و اثرشنماند و باشد که برمتخیله اشراق کند و از متخیله در حس مشترک افتد و صورتغیب مشاهده کرده آید،و باشد که صورتی خوب بیند که سخنی هرچه خوبترمیگوید یا ندایی شنود..."